کتاب «خیز خام» نوشته اخیر محمد مالجو که با اتکا بر اسناد عمدتا منتشرنشده، روایتی از تاریخ زندگی مستمندان در عصر پهلوی طی فاصله زمانی اردیبهشت ۱۳۰۹ تا یکم شهریور ۱۳۲۰ به دست میدهد، با رویکرد «تاریخ از پایین» نوشته شده است. البته تاریخنگاریِ مردم در مقطعی خاص از تاریخ معاصر ما، با پژوهشهای مالجو در حوزه اقتصاد سیاسی بیارتباط نیست؛ چراکه او باور دارد تاریخ مردمان، تاریخ اقتصاد سیاسی هم هست، چون رویکردهای اقتصاد سیاسی، شکل زیست و زندگی و بودونبود سرزمینها و مردمانشان را نشان میدهند. او در این کتاب، به تعبیری سراغ گمشدگان تاریخ میرود و بُرشی از زندگی گدایان، ولگردان، عجوزه و ارامل، بینوایان، بیخانمانان، درراهماندگان، بیکاران فقیر، یتیمان بیکس، مجانین بیسرپناه، کوچندگان تهیدست، سالمندان بیچیز و ازکارافتادگان بیبضاعت را روایت میکند.
تحولات سرمایهداری جهانی؛ رقابت، جنگ، پیامد!
مصاحبهی «نگاه» پیرامون جنگ روسیه در اوکراین با
محمد رضا شالگونی
به نظر من در افق های مشهود کنونی ، تحولات سرمایه داری جهانی به طرف یک نظم بنی المللی سه قطبی پیش می رود : امریکا ، چین و اتحادیه اورپا. اما حقیقت این که است که ادامه سرمایه داری ، صرف نظر از این که چند قطبی باشد ، با نابرابری ها ، غارتگری ها و ریخت وپاش های بی پایان اش ، جهان ما و کل تبار انسانی را با سرعتی شتاب گیر به سمت پرتگاه نابودی می کشاند. مسأله انسان امروزی این است که آیا می تواند خود را به موقع از سرازیری این پرتگاه هولناک عقب بکشد. روزی روزا لوگزامبورگ با شعار «سوسیالیسم یا بربریت»در باره خطری که تمدن انسانی را تهدید می کند ، هشدار می داد ؛ اما اکنون به نظر می رسد موجودیت خودِ تبار انسانی و حتی ادامه حیات در سیاره ما در خطر است و ما بر سر دو راهی «سوسیالیسم یا نابودی» ایستاده ایم.
این نوشته تلاشی است برای طرح و بررسی روشی که مارکس در تحلیل انقلاب ۱۸۴۸ فرانسه در دو اثر مشهور خود مبارزهی طبقاتی در فرانسه و هجدهم برومر لوئی بناپارت بهکار برده است، روشی که در مورد بسیاری از انقلابها میتوان از آن بهره گرفت.
نقد
ضرورت همآهنگی و همراهی در این مصاف نفسگیر
جهان به راست چرخیده است و چپ نیز در یکی دیگر از بحرانهایش بهسر میبرد. و این برای هر انسان پیشرو هم پرسشهای متعددی را مطرح میکند و هم کوششهایی برای ارائهی پاسخ مناسب به آنها.
همهی ما در جستوجو بودهایم. زنجیرهای از مسائل و معضلات در ارتباط با چپ جهانی وجود دارد که گریبان ما را نیز میگیرد؛ در عین حال و علاوه بر آنها مشکلاتی هم هست که ویژهی خود ماست.
نقد اقتصاد سیاسی
موضوع: بدیل اقتصادی نظام جمهوری اسلامی
مهرداد وهابی (استاد اقتصاد و مدیر مرکز تحقیقاتی شمال پاریس، دانشگاه سوربن شمالی):
۱۱ژوئن ۲۰۲۳
غارت اموال عمومی توسط دستگاه ولایی سدی دربرابر تولید و توسعه اقتصادیست. برای برون رفت از این وضعیت، وی برنامه انتقالی پیشنهاد میکند که سه عرصه را در بر میگیرد:
ا) تغییر حقوق مالکیت، الغای انفال و تجدید ساختار مالیه عمومی
۲) تغییر مکانیسمهای هماهنکی بالاخص پایان بخشیدن به نظام نهادهای موازی
۳) تغییر الگوی توسعه پاتریمونیال با تاکید بر افزایش مصرف توده ای
رسم بلوچ اين است كه زن شوهرمرده، تا ۴ ماه و ۱۰ روز سياهپوش و خانهنشين ميشود و هيچ مردي جز پدر، برادر يا فرزند پسر، روي او را نميبيند......
سال ۱۴۰۱، ماشين ۱۷۰ سوختبَر، هنگام سوختكِشي در جادههاي اطراف ايرانشهر و سرباز، منفجر شد و ۱۶۸ نفرشان كشته شدند. از اين ۱۷۰ سوختبر، ۱۴۷ نفرشان زن و بچه داشتند..
زنهاي همسايه به جاي ناجيه جواب ميدهند: «بگو به خاطر نان سوخت. بگو شوهراي ما اگه نرن سوختكشي، از كجا نون بيارن؟»
روزنامه اعتماد
گفتوگوی انکار با محمد مالجو در رابطه با خیزش «زن، زندگی، آزادی»
اگر کسانی مدعی باشند که جنبش زن زندگی آزادی را میتوان بهتمامی فقط با تحلیل طبقاتی توضیح داد، به گمان من مبادرت به تحلیل طبقاتی نکردهاند، بلکه در دام تقلیل طبقاتی افتادهاند. به این معنا که، طبقه به عنوان یک مفهوم، حجاب دیدگان آنها شده و امکان شناخت بخش قابل توجهی از واقعیت را از دست دادهاند. روی دیگر سکه را بگویم. اگر کسانی مدعی باشند که تحلیل طبقاتی مطلقا پرتویی بر هیچ جزئی از جنبش اعتراضی سال ۱۴۰۱ نمیاندازد، آنها نیز به واسطه کنارگذاشتن تحلیل طبقاتی عملاً خود را از فهم بخشی از واقعیت محروم میکنند. بنابراین من فکر میکنم که هم تحلیل طبقاتی و هم سایر انواع تحلیلها به فهم این اعتراضات کمک میکنند.
مجله انکار
عناصرجمهوری اسلامی در سازمان جهانی کار، نمایندگان کارگران ایران نیستند!
جمهوری اسلامی مقاوله نامه های سازمان جهانی کار را پایمال می کند!
جمهوری اسلامی نه می خواهد و نه می تواند مقاوله نامه های بنیادین حقوق کار را اجرا کند.
ما نهاد های چپ و دموکراتیک ،گماشتگان،عناصر امنیتی جمهوری اسلامی را نمایندگان طبقه کارگرایران نمی دانیم.آنها عناصر تشکل های وابسته به جمهوری اسلامی هستند.ما خواستار اخراج آنها از مجمع عمومی سازمان جهانی کار هستیم.
در کشاکش ائتلافها و منشورها
میکِشندم از دو جانب این بهسویی وان بهسویی
مفتیان عقدم بهشویی بسته، قاضیها بهشویی
ائتلاف کوتاهمدت حول رضا پهلوی منحل شد. جمعی که ازجمله برای بهرهبرداری فرصتطلبانه از خیزش اخیر در ایران بهوجود آمده بود به سرنوشت محتوم خود گرفتار شد.