- مهسا امینی که همراه خانواده‌اش به تهران سفر کرده بود، در این روز در ایستگاه متروی حقانی بازداشت شد. او در زمان بازداشت همراه برادرش بود. به گفته‌ی بستگان آن‌ها پس از اعتراض کیارش امینی، برادر مهسا، به این بازداشت، مأموران با گاز اشک‌آور مردم را پراکنده کردند. آن‌ها با اعلام اینکه مهسا «بعد از یک ساعت کلاس توجیهی و با امضای تعهد» رها می‌شود، او را به بازداشتگاه وزرا بردند و پس از دو ساعت جسم نیمه‌جانش را به بیمارستان کسری منتقل کردند. در نهایت این دختر ۲۲ ساله‌ی اهل سقز که با ضرب و جرح مأموران «گشت ارشاد» حاکمیت به کما رفته بود، جان خود را از دست داد. کانون نویسندگان ایران «ضمن دفاع از حق انتخاب پوشش، قتل مهسا (ژینا) امینی را محکوم» کرده و «خواهان توقف سرکوب نظام‌مند زنان» شد.

کانون نویسندگان ایران

دانشجویان دانشگاه تهران با سردادن شعار «ماه همه مهسا هستیم بجنگ تا بجنگیم» ا
اعتراضات دانشجویان دانشگاه بهشتی در خیابان امروز دوشنبه ۲۸ شهریور این همه سال جنایت مرگ بر این ولایت «‌می‌کشم می‌کشم هر آنکه خواهرم کشت» مرگ بر دیکتاتور
دیواندره،درگیری میان نیروهای تا دندان مسلح با مردمی که با پرتاب سنگ سعی می کنند سرکوبگران را عقب برآنند.
در مراسم ختم مهسا امینی، بهزاد رحیمی نماینده مجلس از سقز و بانه قصد سخنرانی داشت، اما از طرف حضار این اجازە بە او دادە نشد...


ایران دراعتراض به قتل مهسا (ژینا امینی )ودر سوگ او!

شخص خامنه ای مسئول این قتل است!

جمهوری اسلامی ،مهسا امینی دختر۲۲ ساله‌ای را درچشم بهم زدنی به قتل رسانده است. چنین قتل هائی در کارنامه این نظام بی شمارند!جنایات رژیم ولایت فقیه پایان پذیر نیست و ماشین کشتار جمهوری اسلامی متوقف نخواهد شد،هرگاه اعتراضات علیه این رژیم سراسری و همگانی نشود.جان انسانها و به ویژه زنان در این نظام بی ارزش است. بی تردید گسترش اعتراضات می تواند مهاری بردهان این نظام بزند و آن را به عقب نشینی وادارد! گسترش اعتراضات مستقل وعمومی مردم و تشکل های مردمی ومترقی و ازادیخواه وهمدردی،همراهی با خانواده مهسا وپشتیبانی ازآنها، نیرويی پر توان است که می تواند نقطه پایانی براین جنایات و شرارت های رژیم خودکامه وشخص علی خامنه ای بگذارد.

پیام آزادی

برگ سیاه دیگری از سرکوب زنان به کارنامه‌ی حاکمیت افزوده شد. این بار مهسا (ژینا) امینی، دختر ۲۲ ساله‌ی اهل سقز که با ضرب و جرح مأموران «گشت ارشاد» حاکمیت به کما رفته بود، جان خود را از دست داد. مهسا امینی که همراه خانواده‌اش به تهران سفر کرده بود، غروب سه‌شنبه ۲۲ شهریورماه در ایستگاه متروی حقانی بازداشت شد. او در زمان بازداشت همراه برادرش بود. به گفته‌ی بستگان آن‌ها پس از اعتراض کیارش امینی، برادر مهسا، به این بازداشت، مأموران با گاز اشک‌آور مردم را پراکنده کردند. آن‌ها با اعلام اینکه مهسا «بعد از یک ساعت کلاس توجیهی و با امضای تعهد» رها می‌شود، او را به بازداشتگاه وزرا بردند و پس از دو ساعت جسم نیمه‌جانش را به بیمارستان کسری منتقل کردند.


سیاست‌گذاران فرهنگی کشور در چهل و اندی سال گذشته برای عقیم کردن کانون پرورش فکری هر کاری که از دست‌شان بر می‌آمد کردند؛ نویسندگان و هنرمندان مستقل را تاراندند، بخش عمده‌ای از کارکنان و کادر فرهنگی کارآزموده و کاربلد را با عنوان اهانت‌آمیز «پاکسازی» قلع و قمع کردند، اندیشه‌های ترقی‌خواهانه را از کتاب‌ها زدودند، به جای میدان دادن به «پرورش فکر» و آزاد اندیشی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را به دستگاهی برای قالب‌بندی شخصیت کودکان و نوجوانان بر اساس الگوهای ایدئولوژیک خودشان تبدیل کردند؛ حالا فقط این مانده است که نام آن را نیز از تاریخ فرهنگ این سرزمین و از حافظه‌ی جمعی ما پاک کنند. باشد که مقاومت اهالی فرهنگ این طرح شوم فرهنگ‌ستیز را در نطفه خفه کند.

کانون نویسندگان ایران

شماری از شهروندان مریوان در اعتراض به جان باختن شلیر رسولی، که در پی مقاومت در برابر تجاوز، خود را از پنجره‌ی ساختمانی به پایین پرتاب کرده بود، در اعتراض به فقدان امنیت، در این روز دست به تجمع اعتراضی زدند. «فعالین حقوق زنان سنندج» در همین رابطه بیانیه‌ای منتشر کردند که در بخشی از آن آمده است: «آنچه امروز ما را وادار به کنش نموده است و به شکل روشنی خودنمایی می‌کند، سیستماتیک بودن این خشونت‌هاست»


بی گمان شلیر رسولی مثل هزاران زن مظلوم جامعه، قبل از قربانی شدن توسط یک مرد جانی و بیمار، توسط قانون و فرهنگ مردسالاری جامعه قربانی شده و هولناک تر از این حادثه، ترکیب تبعیض جنسیتی و شکاف طبقاتی و ناعدالتی در جامعه است. بنابراین ایجاب می کند که تمامی زنان و مردان عدالتخواه ضمن همراهی کامل با خانواده قربانی و جامعه قربانیان، انتقاد اصلی را متوجه ضعفهای قوانین حاکمیتی در دفاع از حقوق زنان و فرهنگ مردسالاری جامعه نمایند.


چهارده بهائی از جمله سیزده جوان دیروز در قائم‌شهر در مازندران دستگیر شدند و به بازداشتگاه اداره اطلاعات ساری منتقل شدند. بیشتر این جوانان در حالی دستگیر شدند که در منزل یکی از دوستانشان جمع شده بودند و در باره نقش تعلیم و تربیت در پیشرفت اجتماعی مطالعه و بحث و گفتگو می‌کردند. هیچ اطلاعی درباره اتهامات این جوانان بهائی منتشر نشده است.

منبع -اخبار روز

عباس معروفی نویسنده، نمایشنامه‌نویس و روزنامه‌نگار ایرانی در سن ۶۵ سالگی درگذشت. او در سال‌های اخیر به بیماری سرطان مبتلا شده بود.

کانون نویسندگان ایران