از مجمع عمومی در خیابان به‌ سوی سازمان‌یابی شورایی- جعفر ابراهیمی


 

 

ماههاست که معلمان ایران خیابان را به محل اعتراض و آموزش خود تبد یل نموده اند. معلمان با اعتراضات گسترده، منظم و هماهنگ با مطالبات مشخص و معین با فراخوان شورای هماهنگی نشان داده اند که به عنوان بخشی از الیه پیشرو طبقه کارگر قادرند فراتر از شرح وظایف دیکته شده به وظایف انسانی، تاریخی و طبقاتی خود عمل نمایند و از حقوق خود دفاع نموده و حتی جامعه را تحت تأث یر قرار دهند و ظرفیت باالیی از تشکل یابی را نشان دادند. اما قصه مبارزه معلمان تنها به مطالبه گری برای مطالبات صنفی و آموزش ی محدود نم یگردد بلکه معلمان نشان دادند که برا ی دفاع از کیان تشکلیابی مستقل قادرند خیابان را تسخیر کنند و شکلی ع ینی و نوین از دموکراس ی را محقق سازند . برگزاری باشکوه مجمع عموم ی انجمن صنفی معلمان کردستان/ سنندج در خیابان، زیر شد یدترین تدابیر امنیتی در بهمن ماه 14۰۰ نشان داد که برای تشکلیابی نیاز به کالس های آموزش ی نیست معلمان در جریان کنشگری و پراتیک به آگاهی طبقاتی می رسند و برای تغ ییر شرایط متحد می شوند و انجمن و کانون خود را شکل می دهند . مستقل از اینکه چه کسانی نامشان از صندوق بیرون آمده است منتخبان بار بزرگ ی بر دوش دارند آنان محصول یک نقطه عطف تاریخی در جنبش معلمان و جنبش تحول خواه مردم ایران هستند . از سوی دیگر این انتخابات و انتخابات انجمن صنفی فرهنگیان استان فارس، انتخابات انجمن صنفی معلمان شاغل و بازنشسته کرمانشاه، اعالم موجودیت کانون صنفی معلمان هرسین و اسالم آباد غرب و انتخابات کانون صنفی معلمان بیجار، تبدیل تجمع به مجمع عمومی کانون صنفی معلمان استان بوشهر و برگزاری مجمع عمومی انجمن صنفی معلمان دیواندره در ماهها و هفته های گذشته نشان داد که معلمان در سایر شهرها و استانها نباید پشت اجازه وزارت کشور بمانند و بای د جسورانه حتی شده خیابان و محل تجمع را به محلی برا ی برگزاری مجمع عمومی تبد یل نمایند . کافی است انتخابات انجمن صنفی کردستان/سنندج با حضور بیش از 1۰۰۰ فرهنگی را با کنگره احزاب و تشکلهای وابسته حکومت ی مقایسه کرد تا معنا ی تشکل مستقل و دارای پایگاه توده ای مشخص گردد. اگر نگاهی به کنگره احزابی که با رانت و حمایت حکومتی و با امکانات و سالن ها و پذیرایی آن چنانی برگزار می شوند نگاهی بیندازیم خواهیم دید که آنان قادر نیستند حتی 1۰۰۰ عضو جذب نمایند و اکثر اعضا کسانی هستند که در رانت و قدرت شریک بوده و فاقد بدنه توده ای هستند. برخی اما بدون در نظر گرفتن شرایط تاریخی و معضالت تشکل یابی و سرکوب مستمر هر حرکت جمعی، در پی کوچک نشان دادن این دستاوردها هستند فعالی که نسبت افراد شرکت کننده در مجمع عمومی کانون تهران را با ص ف ح ه 8 معلمان استان تهران مقایسه و آن را نکوهش می کند درک درستی از تشکل یابی مستقل در دور ه حاضر ندارد. این ایرادها حتی در مورد تجمعات باشکوه معلمان از سوی برخی فعاالن صنفی مطرح می گردد آنان به خاطر اینکه تنها ۵ درصد معلمان در اعتراضات حضور دارند به نقد شورای هماهنگی می پردازند اما به این مهم نمی پردازند که این شورا در یک روند صعودی میزان مشارکت را از ۵۰ شهر به 2۰۰ شهر در عرض شش ماه رسانده است. این به معنای نادیده گرفتن نقدها و ندیدن نیمه خالی لیوان نیست بلکه ارجاع دادن منتقدان به شرایط عینی و ملموس سیاسی حاکم بر کشور است. لذا ضروری است فعاالن صنفی همان طور که منتظر مجوز دولت نمی مانند منتظر حضور تمام معلمان نشوند و در هر شهر هسته اولیه تشکلهای خود را شکل دهند و عضوگیری و گسترش تشکیالت را به عنوان یک برنامه جدی دنبال نمایند. با توجه به مسیری که معلمان در فارس ، کردستان، بوشهر و کرمانشاه گشودند انتظار می رود سایر کانون ها و انجمنهای موجود نیز به سمت برگزاری مجمع حرکت نمایند بی شک شکلگیری هسته فعاالن صنفی در شهر و برگزاری مجمع عمومی یک گام به جلو و موفقیت محسوب می گردد و می تواند معلمان بیشتری را وارد عرصه کنشگری کند. در اوایل دهه هشتاد ایجاد کانون ها و انجمنهای صنفی و به تبع آن شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران یک ضرورتی تاریخی بود و این تشکیالت تاکنون توانسته است در مطالبه گری معلمان کارنامه قابل قبولی از خود ارائه نماید هرچند ضعفها و نقدهایی هم متوجه کنشگری دو دهه فعاالن صنفی وجود دارد اما انجمن ها و کانون های صنفی باید به مدرسه به عنوان محیط کار و کانون اصلی تحوالت توجه ویژه داشته باشند تا بتوانند تعداد بیشتری از معلمان را با خود همراه نمایند. به نظر می رسد در شرایط کنونی بایستی یک گام روبه جلو برداشت و به سمت شکلی از سازمان یابی شورایی و از پایین به باال حرکت نمو د تا قدرت دخالت گر ی معلمان را افزایش یابد . در حال حاضر در هر مدرسه شورای دبیران وجود دارد این شورای دبیران یک شورای ناکارآمد و جایی برای اعالم بخشنامه ها و فرمالیته است. ما معلمان باید برای تحقق مطالبات در ظرف تشکیالتی گامهای زیر را برداریم تا تشکیالت ما محکم و استوار و متکی به فرهنگیان باشد. 1 .مدرسه به عنوان محیط کار ما مهم ترین مکان برای فعالیت صنفی و آموزشی است نباید فضای مجازی ما را از فعالیت در محیط کار باز بدارد. پس ضروری است ما در هر مدرسه شورای مدرسه را با هدف تصمیم گیری و اجرای فعالیت های آموزشی و دفاع از حقوق دانش آموزان و معلمان شکل دهیم. ص ف ح ه 9 2 .در گام دوم باید نماینده معلمان در یک روند دموکراتیک انتخاب گردد. نماینده دبیران در اکثر موارد فرمالیته انتخاب شده و عمالً ماشین امضای چک های مدیر مدرسه است. نماینده معلمان در هر مدرسه وقتی برآمده ازنظر واقعی معلمان باشد قادر است هم روی مدیریت مدرسه هم در پیگیری مطالبات مؤثر باشد. 3 .نمایند گان معلمان در نواحی و مناطق و شهرها می توانند شورای معلمان شهر را شکل دهند که ضمن پیگیری مطالبات صنفی و آموزشی بر عملکرد اداره آموزش وپرورش نظارت کرده و از منافع معلمان در سطح شهر از صندوق وام ضروری تا انواع شرکت تعاونی ها و ... دفاع نمایند و مانع گسترش رانت و فساد گردند. 4 .نمایندگان شورای معلمان هر شهر میتوانند شورای معلمان هر استان را شکل دهند و مسائل صنفی و آموزشی و منافع معلمان را در سطح استان پیگیری کنند در این مرحله شکل دادن یک هیئت اجرایی برای عملیاتی کردن تصمیمات می تواند مؤثر باشد. 5 .در ایران در حال حاضر دولت بزرگ ترین کارفرمای بخش آموزش عمومی است و اکثر مطالبات معلمان در سطح ملی طرح می گردد پس شکل گیری یک شورای کشوری از معلمان ضروری است در اینجا نمایندگان استانها میتوانند شورای کشوری را شکل دهند. این شورا می تواند هیئت اجرایی کشوری را برای تحقق مطالبات ایجاد نماید و در سطح کالن نظرات معلمان را از پایین به باال اعمال کند. در مکانیسم فوق با برگزاری جلسات شورای دبیران به صورت مستمر و انتقال آن به شورای معلمان در شهر و استان و کشور و چرخش نمایندگان عمالً زمینه حضور اکثریت معلمان در تصمیم سازی ها فراهم می گردد. در این مدل پایه ایترین و اصلی ترین مرجع معلمان و شورای مدرسه و محیط کار است. این مدل اگرچه به سادگی امکان تحقق ندارد اما می تواند بهعنوان یک چشم انداز مدنظر فعاالن صنفی و کانون ها و انجمنهای صنفی موجود و شورای هماهنگی تشکل ها ی صنفی فرهنگیان ایران باشد. حال پرسش اساسی این است که ارتباط و مواجهه شورای برآمده از اکثریت معلمان شاغل با بازنشستگان و دانش آموزان و حتی نهادهای مدنی در بعد محلی و منطقه ای و کشوری باید چگونه باشد؟ این یک پرسش کلیدی است که می توان در مطالبی مستقل به آن پرداخت و پاسخ درخور داد.