به یاد دوست عارف (علی) پاینده

محمدحسین خسروپناه

سخن از پُلی می­‌گوید که وجود ندارد، ولی تکه به تکه، با گام­‌های کسی که

جرأت می­‌کند پایش را روی پرتگاه بگذارد، ساخته می­‌شود. شاید این پُل

هرگز به طرف مقابل، که آن هم چه بسا سرابی بیش نباشد، نرسد؛ انسانی در

حال شدن که هرگز به کمال نمی‌­رسد، پلی که به درازنای شهامت اوست

پیش می­‌رود. چنین است سرگذشت قهرمان‌­ها و ناقهرمان‌­ها…

مانس اشپربر

سحرگاه جمعه 27 خرداد 1401 قلب عارف (علی) پاینده از فعالان سیاسی جنبش چپ ایران در ده­ه‌های سی تا شصت خورشیدی، از تپش باز ایستد و جان شیفته‌­اش آرام گرفت. عارف پاینده که دربین دوستان به نام علی شهرت داشت، در 15 خرداد 1321 در روستای سلوط از توابع اردبیل به دنیا آمد. خانواده‌ی پدری و مادری او از نسل دوم ایرانیانی بودند که در دوره‌ی قاجار برای کار کردن و به امید دستیابی به زندگی بهتر به باکو مهاجرت کردند؛ در سال 1317/1939 چون حاضر نشدند تابعیت ایران را ترک کنند از شوروی اخراج شدند و به ایران آمدند. خانواده‌ی پاینده در روستای سلوط ساکن شدند و در پاییز 1321 به تهران مهاجرت کردند.

دوران نوجوانی علی همزمان با نهضت ملی شدن صنعت نفت بود و تحت تاثیر دایی و جوّ سیاسی دبستان هاتف هوادار سازمان دانش­‌آموزی حزب توده‌ی ایران شد. پس از کودتای 28 مرداد 1332 به‌­تدریج منتقد این حزب شد و به همراه شماری از دانش‌­آموزان سیاسی به جستجوی راهی دیگر برای مبارزه با حکومت شاه برآمد. در سال 1337 عضو «سازمان دانش‌­آموزان» شد که در همان سال، سعید کلانتری، علی اکبر صفایی فراهانی، عزیز سرمدی و …تشکیل داده بودند و بیژن جزنی بر آن نظارت داشت.

پس از انحلال سازمان دانش‌­آموزان (1340)، پاینده عضو محفل‌­ها و گروه‌­های سیاسی چپ مانند: «گروه­ اول ماه مه»، «کمیته‌ی انقلابی حزب توده‌ی ایران»، گروه «جریان»، «سازمان مارکسیستی لنینیستی طوفان» بود. صبح روز 9 دی 1349، مأموران ساواک علی پاینده را به علت همکاری با سازمان طوفان بازداشت کردند و در دادگاه نظامی بدوی به 10 و در دادگاه تجدیدنظر (28 اسفند 1351) به پنج سال حبس محکوم شد. و این در حالی بود که علی عضو سازمان طوفان نبود بلکه با این سازمان همکاری می­‌کرد و در پاییز 1349 به همراه چند نفر از دوستانش در پی تشکیل گروهی با مشی مسلحانه بود. دوره‌ی محکومیتش را در بازداشتگاه‌­ها و زندان‌­های قزل قلعه، عشرت‌­آباد، کمیته‌ی مشترک، قصر، قزل حصار گذراند، دو سال هم در زندان اوین «ملی‌­کشی» کرد و روز نهم مرداد 1356 از زندان آزاد شد.

پس از انقلاب، پاینده به فعالیت سیاسی ادامه داد و ضمن دوستی و ارتباط گسترده‌­ای که با فعالان سیاسی گروه‌های مختلف چپ و ملی داشت، به همراه صارم‌­الدین صادق وزیری، باقر مؤمنی، پرویز بابایی، یوسف قریب و … گروهی تشکیل دادند و علی از فعالان بخش کارگری آن بود. در این دوره هم پاینده سه سال زندان بود.

«آنچه برمن گذشت» خاطرات سیاسی علی پاینده است که با هدف کمک به آسیب‌شناسی جنبش چپ ایران تدوین شده است. جمله­‌های پایانی آن کتاب جمع‌­بندی علی از زندگی سیاسی خود و هم نسلانش است:

«مبارزه مقوله­‌ای است ضمن این‌که جانبداری سیاسی و اجتماعی دارد علم مخصوص به خود را هم می‌­طلبد. نسل ما، که من کم‌ترین آن هستم، اگر نتوانستیم از توانایی‌­های خود کمال بهره را ببریم حداقل به این نتیجه رسیدیم که به اندازه‌ی کافی از دانش مبارزاتی لازم و بینش­‌های منطبق با معیارهای جهانی برخوردار نبودیم. ای کاش معلمانی داشتیم که به ما می‌­آموختند مبارزه فقط سلحشوری و آرمان‌گرایی نیست بلکه قصه‌ی حِلم است و صبوری است و ایستادگی و به کار گرفتن آموخته‌­ها در راه ارتقا و اعتلای لحظه به لحظه‌ی دانسته‌­ها و فعالیت‌­ها. امید آن‌که آیندگان آنچه که ما نتوانستیم به سرانجام برسانیم با آموختن از تجربه‌­های مبارزان پیشین و توانایی‌­های خود به سرانجام برسانند.»

منبع: نقد اقتصاد سیاسی