در گرامی‌داشت روز جهانی کارگر

بیانیه



یکم مه، روز جهانی کارگر، از راه می‌رسد و در ایران پا به خیابان‌هایی می‌گذارد که این روزها، ویژه‌تر از همیشه، مملو از ماموران انتطامی و امنیتی است؛ صفی که بخشی از دستگاه تحمیل منویات حاکمیت به مردم است، از جمله تحمیل فقر و فلاکت. «روز کارگر» در ایران همواره این صف را در مقابل خود دیده است که چگونه تجمع کارگران را پراکنده و آن‌ها را زده و بسته و بازداشت کرده و نگذاشته است مراسم مستقل خود را برگزار کنند. و اگر مناسبت این روز از اعتراض همبسته‌‌ی کارگران شیکاگو و سرکوب شدید آن به دست پلیس سر برآورده است، کارگران ایران سال‌هاست که در مناسبت «روز کارگر» به‌سر می‌برند. آن‌ها هر روز برای بدیهی‌ترین حقوق خود دست به اعتراض زده‌اند، هر روز سرکوب شده‌اند و هر روز شکست‌ها و پیروزی‌های خود را شمرده‌اند. به این معنا در ایران هر روز، روز کارگر است. تا این وضعیت را دریابیم کافی است بدانیم امسال اولین اعتراض و اعتصاب کارگران در نخستین روز آن، اول فروردین، انجام گرفت: کارگران راه‌آهن خراسان به دلیل پرداخت نشدن حقوق و مزایای خود دست از کار کشیدند. در سال گذشته بیش از 1600 اعتصاب و اعتراض کارگری و صنفی ثبت شده و البته بسیاری‌شان همراه با یورش ماموران و ضرب و جرح و بازداشت اعتصابیان و معترضان بوده است. این حجم از تجمع و فریاد نشان‌گر غارت نیروی کار و وسعت بیدادی است که از سوی صاحبان قدرت و مکنت بر پرشمارترین و اساسی‌ترین طبقه‌ی جامعه تحمیل شده است.

هنگامی‌که دستمزدها در همدستی کارفرما و دولت چندبرابر زیرِ خط فقر تعریف و تعیین و بخشی از همین حد هم صرف باج‌خواهی روزانه‌ی شرورِ مستِ تیغ برکفِ بازار می‌شود، این تعریف و تعیینِ سطح برخورداری از زندگی فقط برای کارگران نیست بلکه شامل همه‌ی کسانی می‌شود که از قدرت اقتصادی و سیاسی سهمی ندارند؛ فقط نان و مسکن و گوشت و پوشاک و میوه نیست که هردم بیش‌تر و بیش‌تر از سفره‌ی مردم کاسته و به رویای ذهن‌شان بدل می‌شود بلکه فرهنگ آن‌ها، از آموزش و کتاب و سینما و تئاتر و موسیقی و . . . نیز اسیر اثرات فقر می‌شود و آسیب می‌بیند. در این شرایط اعتلای فرهنگی که نه، ابتذال فرهنگی رخ می‌نماید.

این‌جاست که ما نویسندگان به کارگران و دیگر زحمتکشان گره می‌خوریم و به‌ هم مربوط می‌شویم. نویسندگان گذشته از این‌که خود فروشندگان نیروی کارند، و از این جنبه با کارگران هم‌سرنوشت، کنش‌گران عرصه‌ی فرهنگ جامعه نیز هستند. کمااین‌که کانون نویسندگان ایران یکی از هدف‌های بنیادین خود را اعتلای فرهنگی جامعه قرار داده است. پس فقر و فلاکتی که مانعی جدی در راه بهره‌مندی مردم از امکانات و فرصت‌های فرهنگی است باید مورد اعتراض نویسندگان قرار گیرد. حمایت از حقوق کارگران حمایت از رشد و برخورداری فرهنگیِ بیشینه‌ی مردم است. خاصه آن‌که کارگران ایران هم به‌طور عام، همانند کارگران دیگر کشورها، از نظام اقتصادی حاکم رنج می‌برند و هم به‌طور خاص از سیاست و ایدئولوژی حاکمان که اقتصاد را در چنبره‌ی خود ویران‌تر و زندگی مردم را محکوم به فقر روزافزون کرده است. حمایت نویسندگان فقط شامل جنبه‌های مادی منافع کارگران نیست بلکه خلاصی آن‌ها از سانسور و اختناق را نیز در بر می‌گیرد. و این جایی است که کارگران باید به حمایت از خواسته‌های مشخص نویسندگان، لغو هرگونه سانسور و تحقق آزادی بیان بی‌هیچ حصر و استثنا، برخیزند. برای آن‌که بتوانند تریبون‌های خاص خود را داشته باشند، برای آن‌که صدای خود را بی‌مانع و بدون هراس به گوش دیگران برسانند، برای داشتن تشکل‌های مستقل آزاد، برای ... لازم است مخالفت با سانسور و دفاع از آزادی بیان را به بخشی از خواسته‌های مستقیم خود تبدیل کنند.

کانون نویسندگان ایران ضمن شادباش روز جهانی کارگر از مطالبات و خواسته‎‌های کارگران حمایت می‌کند و خواستار آزادی همه‌‌ی کارگران زندانی و فعالان کارگری در بند از جمله کیوان مهتدی عضو کانون نویسندگان ایران است. یکم مه، برابر با 12 اردیبهشت، روز جهانی کارگر فرخنده باد.


کانون نویسندگان ایران

۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳