پیام ها و واکنش ها به «قتل خاموش» بکتاش آبتین


آبتین زنده است، راه او پاینده است 

.................................................

پیام سندیکای کارگران شرکت واحد

به مناسبت درگذشت شاعر، نویسنده، فیلم‌ساز

 و عضو کانون نویسندگان ایران بکتاش آبتین


سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، از صمیم قلب به خانواده، دوستان و اعضای کانون نویسندگان ایران  تسلیت گفته، خود را همدرد و شریک غم و اندوه بزرگ درگذشت بکتاش آبتین می‌داند.

بکتاش آبتین دوست و همراه آزادی خواهان و کنشگران جنبش‌های مترقی توده‌ای، از جمله جنبش کارگری بود. او زندگی خود را وقف پیشبرد امر آزادی‌های سیاسی و مدنی کرد. او وفادار به شعار کانون نویسندگان ایران در جهت رسیدن و برقراری آزادی بی‌ حد و حصر بیان و اندیشه بود و تلاشی شایسته احترام همگان کرد.

 

دولت‌ها مسئول حفظ جان زندانی هستند. مسئوليت برقراری شرایط انسانی زیست با حفظ کرامت زندانی در هر زندان با مقامات دولتی است. هر زندانی بایستی از شرایط بهداشتی و درمانی برخوردار باشد. اما مسئولین قضایی و زندان اوین، با وجود اطلاع از پیشینه بیماری‌های بکتاش آبتین و خطرات ویروس کرونا برای او، هیچ اقدامی برای جلوگیری از ابتلای او به کووید-۱۹ انجام ندادند. پس از ابتلا نیز بسیار با تاخیر وی را به بیمارستان منتقل کردند و در بیمارستان جسم بیمارش  را با دست‌بند و پابند غل و زنجیر کردند و تا چندین روز خانواده و نزدیکانش اطلاع نداشتند در کدام بیمارستان بستری است و پس از اطلاع نیز اجازه رسیدگی به ایشان نداشتند و صدور مرخصی درمان و مجوز انتقال او به بیمارستانی دیگر روزها زمان برد و فرصت‌های کنترل بیماری از کف رفت. هدف زندانبانان آشکارا رها کردن بیمار به کام مرگ بود. 

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه همگام و هم صدا با کانون نویسندگان ایران، عدم رسیدگی به وضعیت بحرانی بکتاش آبتین را علت اصلی درگذشت او دانسته و این رفتار زندانبانان را قویا محکوم می‌کند.

سندیکای کار‌گران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه

۱۹ دی ۱۴۰۰

.......................................................

پیام سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه

بکتاش آبتین، شاعر،

فیلمساز و عضو کانون نویسندگان ایران

 در راه آزادی جان باخت 

"آه اگر آزادی سرودی می خواند

کوچک همچون گلوگاه پرنده یی

هیچ کجا دیواری فروریخته بر جای نمی ماند"

بکتاش آبتین  عضو  کانون نویسندگان ایران  به ۶ سال زندان محکوم شده بود  و از ۵ مهر ۱۳۹۹ و در اوج بحران شیوع کووید ۱۹ برای اجرای حکم  به زندان اوین منتقل شده بود.

او در طول یک سال گذشته دو بار به کرونا مبتلا شده بود و خانواده او سرانجام موفق شدند، ۲۲ آذر امسال با دریافت مرخصی او را از زندان به بیمارستان منتقل کنند.

سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه جانباختن  بکتاش آبتین را به خانواده این عزیز، به کانون نویسندگان و دیگر انسان های آزادیخواه که برای آزادی، برای رهایی از سرکوب و ستم و استبداد مبارزه می کنند را تسلیت می گوید.

بی شک کسانی که آبتین را بند کشیدند قاتلان آبتین هستند.


ما نه فراموش می کنیم  و نه می بخشیم!

 

یاد بکتاش آبتین گرامی است

سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه

۱۸ دی ماه ۱۴۰۰

........................................

خسان و ناکسان،

 دشمنان آزادی و برابری،

 بکتاش را از ما گرفتند

اکبر معصوم بیگی 

در این لحظه‌های جان‌فرسا که از دیروز به اوج رسید، چیزی که جگر من را آتش می‌زند، این است که بکتاش آبتین، این شراره‌ی خاموش‌نشدنی شور و شَغَب و پایداری که در این سالیان به‌راستی تب‌لرزه‌ی هول در دل نیروهای سرکوب و ستم می‌افکند، مانند همه‌ی رفیقان و یاران دلبندم در دهه‌ی پنجاه و دهه‌ی شصت جوان رفت، او را جوان از ما گرفتند، جوان به قتلش آوردند. از دیروز تا به حال به‌یاد این سخن میرزا جهانگیر خان صوراسرافیل‌ام که علی‌اکبر خان دهخدا نقل می‌کند شبی به‌خواب او آمده بود و گفته‌بود: «چرا نگفتی که او جوان افتاد».

درباره‌ی رفیق از جان عزیزترم بکتاش پیش از این نوشته و باز هم خواهم نوشت، اما: از گردن‌فرازی‌های او، از هراسی که به دل نیروهای امنیتی می‌افکند، از به‌رسمیت نشناختن دادگاه، برهم‌زدن بساط قاضی مقیسه و بیرون آمدن از آن بی‌دادگاه، از خنده‌ی تسخرآمیز او در برابر پادوهای حکومتی، از سر نترسی که داشت و از باور عمیقش به آزادی و ستیزش با وهن و ستمی که بر تبار انسان می‌رود.

............................

در سوگ بکتاش آبتین

مدیر و بیست تن از داوران جایزه مهرگان به مرگ دلخراش شاعر و هنرمند آزادی‌خواه ایران "بکتاش آبتین" اعتراض کردند.

نالم ز دل چو نای من اندر حصارٍ نای

پَستی گرفت همت من زین بلند جای

 "مسعود سعد سلمان"

شاعر دهانش دوخته شد.

بکتاش آبتین قلم از دست فرو گذاشت.

سرودن شعر "حبسیه" یا زندان‌نامه‌ها را مسعود سعد سلمان قرن‌ها پیش در قلعۀ خوفناک "نای" که در آن زندانی بود و شکنجه می‌شد، آغاز کرد.

دریغ و درد،

در سرزمین ما هنوز سرنوشت اهل قلم و اندیشه با سرنوشت مسعود سعد سلمان گره می‌خورد؛

هنوز قلم شاعر شکسته، دهانش دوخته و سنگ مزار او خرد می‌شود.

همین دیروز بود،

بکتاش با پاهایی در غل و زنجیر به تخت زندان بسته شده بود و با کتابی در دست شعر می‌خواند. 

صدای او را نشنیدید؟

از دوردست نمی‌آید،

پشت در است.

دبیرخانه و داوران جایزه مهرگان ادب

۱۸ دیماه ۱۴۰۰

....................................................

انجمن قلم آمریکا:

مرگ بکتاش آبتین «مطلقا» قابل پیشگیری بود

انجمن قلم (پِن) آمریکا در واکنش به جان باختن بکتاش آبتین اعلام کرد که مرگ او «مطلقا قابل پیشگیری بود» و حبس «ناعادلانه» این شاعر و فیلمساز با «کمک و معاونت» حکومت ایران عملا به حکم اعدام تبدیل شد.

 

سوزان نوسل، مدیر اجرایی انجمن قلم آمریکا، گفته است که ابتلا به ویروس کرونا به خودی خود «کُشنده» است اما در جان باختن آقای آبتین، حکومت ایران از همان ابتدا با انتقال او به زندان اوین، جایی‌که کانون شیوع بیماری کووید-۱۹ بود، نقش موثر داشته است.

 

خانم نوسل تاکید کرد که بکتاش آبتین ۴۷ ساله به‌رغم بیماری‌های زمینه‌ای از دسترسی به مراقبت‌های پزشکی محروم ماند و بعضی مواقع او را با غل و زنجیر به تخت بستند.

 

به گفته مدیر اجرایی انجمن قلم، با کمک و همراهی حکومت ایران در هر قدم، حبس ناعادلانه این عضو کانون نویسندگان به یک «حکم اعدام موثر» تبدیل شد.

https://www.theguardian.com/world/2022/jan/09/baktash-abtin-dissident-iranian-poet-dies-of-covid-on-prison-furlough

.......................................................

بیانیه‌ی اعتراضی جمعی از زندانیان سیاسی اوین در حمایت از بکتاش آبتین

 

جان‌های شریف، قربانی دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی

 

بکتاش آبتین، شاعر، فیلمساز و عضو کانون نویسندگان ایران که به جرم بیان اندیشه‌های خود در زندان محبوس است پس از طی یک دوره بیماری کرونا و عدم رسیدگی به موقع مسئولان زندان اوین، هم‌اکنون در کما به سر می‌برد. به گفته‌ی پزشکان معالج، سطح اکسیژن خون بکتاش تا حد ۴۰ افت کرده و در این وضعیت، برای تداوم حیات، او را به خواب مصنوعی فرو برده‌اند.

 

ما زندانیان بند ۸ زندان اوین سال گذشته نیز شاهد اتفاق مشابهی بودیم: عدم رسیدگی درمانی به وضعیت بهنام محجوبی که به مرگ او و همچون همیشه عدم پاسخگویی مناسب مسئولان منجر شد. هم‌اکنون هم رضا خندان (مهابادی)، زندانی سیاسی اوین و یکی دیگر از اعضای کانون نویسندگان ایران به دلیل ابتلا به کرونا در بیمارستان بستری است. 

وابسته کردن جسم رنجور زندانیان به انواع داروهای آرام‌بخش، عدم اعزام به موقع به بیمارستان طرف قرارداد زندان اوین، تلاش برای لاپوشانی کردن و بی‌اهمیت جلوه دادن بیماری، تأخیر در اعطای مرخصی درمانی، پایین بودن کیفیت مواد غذایی و کمبود ویتامین‌های ضروری برای بدن، کاهش جیره‌ی بهداشتی زندانیان و قرار دادن زندانی در وضعیت خطرزای جسمی و روانی از جمله مواردی است که یک بیماری ساده و قابل درمان و پیشگیری را در فضای زندان به مسئله‌ی مرگ و زندگی تبدیل می‌کند. 

بر اساس اطلاعات موثق، محکومان اختلاس‌گر وابسته به حکومت که به حبس‌های بلندمدت محکوم شده‌اند، با صدور حکم "رأی باز" از سوی قوه‌ی قضاییه‌، دوران محکومیت خود را در خانه‌ها، ویلاها، شرکت‌ها و کارخانه‌هایشان سپری می‌کنند و حال آنکه بکتاش آبتین صرفاً به جرم خلق اثر هنری و فعالیت اجتماعی مؤثر علیه سانسور در کانون نویسندگان ایران روی تخت بیمارستان به خواب مصنوعی برده شده تا جسم نیمه‌جان او اکسیژن کمتری مصرف کند‌.

بکتاش در ۱۵ ماه مدت حبس خود، از هیچ امکان و فرصتی برای دفاع از زندانیان تحت ستم در زندان جمهوری اسلامی دریغ نکرده و همواره دوشادوش و همراه زندانیان حقوق آنها را پیگیری کرده است.

ما زندانیان سیاسی بند ۸ زندان اوین ضمن اعتراض به قوه‌ی قضاییه‌، سازمان زندان‌ها و کلیه‌ی نهادهای مسئول، عواقب هرگونه خطر جانی برای بکتاش آبتین را نه متوجه کووید ۱۹ بلکه بر عهده‌ی آنها می‌دانیم و از افکار عمومی و تمامی نهادهای حقوق بشری مستقل انتظار داریم پس از بررسی دقیق کارنامه‌ی جمهوری اسلامی در نقض آزادی بیان، حقوق بشر و سرکوب زندانیان، زمینه‌های مؤثر و عملی را برای آزادی همه‌ی زندانیان سیاسی فراهم سازند.

۱۲ دی ۱۴۰۰

ایوب اهراری، علی افخم ابراهیمی، پیمان پورداد، آرش جوهری، معین حاجی‌زاده، علی‌اصغر حسنی راد، مصطفی خسروی، مهدی دارینی، مهران رئوف، خسرو صادقی بروجنی، سینا ظهیری، محمود علی‌نقی، سیروس قرچه، آرش گنجی، پارسا گلشنی، مهدی محمدی، امیرحسین میرخلیلی، مجتبی نایری، احمد یزدانی‌.

....................................................................

واکنش وکیل بکتاش آبتین به اطلاعیه اداره کل زندان ها:

 اگر مرحوم آبتین زودتر به بیمارستان منتقل می‌شد، این‌گونه ایشان را از دست نمی‌دادیم 

به گزارش سایت دیده بان ایران؛ بکتاش آبتین، شاعر و عضو کانون نویسندگان ایران پس از تحمل یک ماه بیماری کرونا درگذشت. در همین رابطه روز گذشته؛ اداره کل زندان‌ها اطلاعیه در پی درگذشت وی منتشر کرد و گویی می‌خواستند که این ادعاها را رد کنند.

 

راضیه زیدی، وکیل بکتاش آبتین درباره خودداری مسئولان زندان از انتقال موکلش به بیمارستان به دیده بان ایران گفت: اگر مسئولین زندان زودتر  مرحوم آبتین را به بیمارستان منتقل می‌کردند، حتما شاهد چنین اتفاقاتی نمی‌بودیم.

 

روز بعد از ابتلای آقای آبتین به ویروس کرونا و پس از آن‌که علائم به شکل نگران‌کننده‌ای وخیم شد، ایشان را به بیمارستان منتقل کردند. ما بعد از ۴ الی ۵ روز توانستیم از زندان برای آقای آبتین مرخصی بگیریم که ادامه روند درمان در بیمارستان خصوصی پیگیری شود؛ هر چند دیر شده بود.

اگر مسئولان زودتر اقدام می کردند و آقای آبتین زودتر به بیمارستان منتقل می‌شد، حتما ویروس تا به این اندازه نمی‌توانست به ریه آسیب بزند.


..............................................................

یادداشت

همدستی زندان و کرونا در مرگ شاعر

 

همدلی|   آبتین بکتاش؛ شاعر و عضو کانون نویسندگان ایران که در روزهای گذشته خبر ابتلای وی به کرونا در زندان منتشر شده بود، روز گذشته درگذشت.

چندی پیش انتشار تصاویر پاهای زنجیرشده وی به تخت بیمارستان انتقادات افکار عمومی را برانگیخت به‌گونه‌ای که رئیس سازمان زندان‌ها نیز به این موضوع واکنش نشان داد و در توییتر نوشت: «در خصوص کیفیت اعزام آقای بکتاش آبتین به بیمارستان، با عوامل خاطی برخورد شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.» بکتاش آبتین متولد ۱۳۵۳، شاعر و  فیلم‌ساز از پنجم مهر ۱۳۹۹ در زندان اوین در حال گذراندن محکومیت شش‌ساله خود بود. وی در زندان دو بار مبتلا به کرونا شد. آبتین روز ۲۲آذر امسال با دریافت مرخصی از زندان به بیمارستان منتقل شد و با وخامت حالش در ۱۱دی به کمای مصنوعی رفت. او از اواسط دهه ۷۰ در زمینه ادبیات به فعالیت مشغول بود. از مجموعه شعرهای او می‌توان به «مژه‌ها، چشم‌هایم را بخیه کرده‌اند»، «و پای من که قلم شد نوشت برگردیم»، «خلوت»، «پتک» و «در میمون خودم پدربزرگم» اشاره کرد. او همچنین فعالیت سینمایی خود را از اوایل دهه ۸۰ خورشیدی آغاز کرده‌ و مستندهایی پیرامون زندگی هنرمندانی نظیر لوریس چکناواریان، علیشاه مولوی، همایون خرم و... ساخته بود.

پس از انتشار خبر درگذشت این شاعر اداره کل زندان‌های استان تهران اطلاعیه‌ای صادر کرد... در این اطلاعیه آمده است: «زندانی آبتین (مهدی) بکتاش که به جرم تبلیغ علیه امنیت ملی کشور دوران محکومیت پنج سال حبس خود را در بازداشتگاه اوین سپری می‌کرد، در تاریخ ۱۴آذرماه سال جاری با علائم سینوزیت به بهداری مراجعه و طبق تجویز پزشک داروی مربوطه را دریافت کرد. خدمات درمانی و تکمیلی نامبرده با مراجعه بعدی وی به بهداری در روزهای ۱۵ و ۱۶ تاریخ مذکور نیز ادامه پیدا کرد. بااین‌وجود جهت درمان دقیق‌تر مراحل غربالگری و تشخیص بیماری، انجام تست کرونا نیز از وی به عمل آمد که تست کرونا منفی اعلام شد. در ادامه به دلیل بروز برخی علائم بعدی شامل سرفه و تب، به تشخیص پزشک بیمارستان بازداشتگاه، جهت اقدامات بیشتر درمانی و تشخیص احتمال بیماری کرونا، نامبرده به بیمارستان طالقانی اعزام شد. بااین‌حال پس از دو روز بستری در بیمارستان، شرایط عمومی وی نامساعد اعلام شد و به بخش مراقبت‌های ویژه انتقال یافت. با اخذ و تمدید مرخصی نامبرده، وی به تشخیص خانواده‌اش به یکی از بیمارستانهای خصوصی منتقل می‌گردد که متأسفانه طی ۳۵روز بستری در آن بیمارستان باوجود تلاش پزشکان نامبرده فوت می‌کند.» ساعد باقری، شاعر پیشکسوت به درگذشت بکتاش آبتین در زندان بر اثر کرونا واکنش نشان داد و در یادداشتی نوشت: «عکس او را بسته به زنجیر در بیمارستان ندیدیم؟ هشدار درباره وخامت حالش داده نشد؟ کسی که در این‌همه سختگیری امنیتی حکم شش‌ساله دریافت کرده، بدون دیدن و خواندن کیفرخواست هم می‌شود فهمید که به چه جرم‌هایی متهم شده. گرچه در کیفرخواست هم عضویت کانون، تهیه کتاب تاریخچه کانون، شرکت در مراسم سالگرد شاملو! از همه رسواتر، شرکت در مراسم سالگرد قربانیان قتل‌های زنجیره‌ای (که این مورد قتل‌ها را بیانیه رسمی وزارت اطلاعات هم ناروا و سرخود اعلام کرده، یعنی قربانیان مظلوم واقع‌شده بودند و جانشان به‌ناحق ستانده شده بود و آنگاه شرکت در مراسم سالگرد کسانی که جمهوری اسلامی هم قتل آن‌ها را فجیع و ناروا دانسته، جرم محسوب می‌شود!) اعلام کرده.»

باقری در ادامه نوشت: « به بکتاش آبتین ظلم شد و شیعه امیرالمؤمنین نمی‌تواند این ماجرا را زیرسبیلی رد کند. سخنوری‌ها و طنز تلخ گفتن هامان را و گیر سه پیچ دادن‌هایمان را گذاشته‌ایم برای فلان سوتی فلان وزیر و فلان وکیل و بهمان مدیر.»

????منبع: روزنامه همدلی، ۱۴۰۰,۱۰,۱۹