اعتصاب غذای سیزده زندانی سیاسی در زندان قزلحصار کرج


لقمان امین‌ پور، سعید ماسوری، افشین بایمانی، سپهر امام‌ جمعه، زرتشت احمدی راغب، محمد شافعی، سامان صیدی (یاسین)، حمزه سواری، کامیار فکور، احمدرضا حائری، رضا سلمان زاده، جعفر ابراهیمی و مسعود رضا ابراهیمی نژاد، زندانیان سیاسی محبوس در زندان قزلحصار کرج کماکان در اعتصاب بسر میبرند. این زندانیان سیاسی از روز یکشنبه در اعتراض به انتقالشان از زندان اوین به این زندان و شرایط نامناسب در زندان مذکور دست به اعتصاب زده اند.

یک منبع مطلع نزدیک به یکی از خانواده این زندانیان گفت: “این زندانیان از روز یکشنبه دوازدهم شهریورماه در اعتراض به جا به جایی آنها از زندان اوین به زندان قزلحصار و محل نگهداریشان در بند امن واحد ۳ این زندان دست به اعتصاب غذا زده اند.”

یکی دیگر از بستگان این زندانیان افزود: “آنها در یک اتاق ۱۲ متری در بند قرنطینه زندانیان قبل از اعدام، بدون دسترسی به امکانات اولیه اعم از پتو بسر میبرند. این زندانیان از دسترسی به آب گرم و تلفن محروم مانده اند.”

به گفته این منبع مطلع، زندان قزلحصار دارای ۳ واحد است. واحد ۱ و ۲ مخصوص زندانیان محبوس در این زندان است. واحد ۳ را به زندانیانی که اخیرا از زندان رجایی شهر به این زندان منتقل شدند اختصاص دادند. واحد مذکور گنجایش هزار زندانی را دارد، اما هم اکنون نزدیک به یک هزار و ۷۰۰ زندانی در این زندان با شرایط سخت نگهداری میشوند. این زندان یک هوا خوری ۱۲ متری دارد که سقف آن را با فنس پوشانده اند.

صبح روز یکشنبه دوازدهم شهریورماه، کامیار فکور، احمدرضا حائری، رضا سلمان زاده، جعفر ابراهیمی، لقمان امین‌ پور، سعید ماسوری، افشین بایمانی، سپهر امام‌ جمعه، زرتشت احمدی راغب، محمد شافعی، سامان صیدی (یاسین)، حمزه سواری و مسعود رضا ابراهیمی نژاد از زندان اوین به زندان قزلحصار کرج منتقل شدند.

سعید ماسوری، افشین بایمانی، حمزه سواری، لقمان امین پور، سامان یاسین (صیدی)، محمد شافعی و مطلب احمدیان، روز چهارشنبه یازدهم مردادماه، از زندان رجایی شهر کرج به بند هشت زندان اوین منتقل شدند. آنها در زمان انتقال از بردن وسایل شخصی از جمله لباس ها و داروهای خود محروم ماندند.

سعید ماسوری در تاریخ ۱۹ دی‌ماه ۱۳۷۹ به ظن عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران در شهرستان دزفول بازداشت شد. وی نهایتا در سال ۱۳۸۱ در دادگاه انقلاب تهران با اتهام “محاربه” به اعدام محکوم شد ولی در ‌‌‌‌نهایت حکم وی به حبس ابد تقلیل پیدا کرد.

همچنین افشین بایمانی در تاریخ ۱۵ شهریور ۱۳۷۹ بازداشت شد. وی توسط دادگاه انقلاب تهران به اتهام “محاربه از طریق همکاری با سازمان مجاهدین خلق” به اعدام محکوم شد که این حکم در نهایت به حبس ابد تقلیل یافت.

حمزه سواری لفته نیز در ۱۶ سالگی در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۳۸۴ بازداشت شد. وی توسط دادگاه انقلاب اهواز به اتهام “فساد فی الارض، محاربه و اقدام علیه امنیت ملی”به اعدام محکوم شد. نهایتا حکم صادره به حبس ابد تقلیل یافت.

مطلب احمدیان در تاریخ ۱۳ مهر ۱۳۸۹ بازداشت شد. آقای احمدیان توسط دادگاه انقلاب به اتهام “محاربه از طریق عضویت در یکی از گروه های اپوزیسیون” به ۳۰ سال حبس تعزیری محکوم شده است.

سامان صیدی (یاسین) در تاریخ دهم مهرماه ۱۴۰۱، در جریان اعتراضات سراسری در تهران بازداشت شد. وی از بابت اتهاماتی چون “محاربه، اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم و اقدام علیه امنیت ملی” در دادگاه عمومی و انقلاب تهران محاکمه و به اعدام محکوم شد. پس از مدتی این حکم در دیوان عالی کشور نقض شده و پرونده وی جهت رسیدگی مجدد به شعبه هم عرض ارجاع داده شد.

زرتشت احمدی راغب اواخر اسفند ماه سال گذشته بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. وی نهایتا در خردادماه سال جاری، توسط دادگاه انقلاب تهران به پنج سال و هشت ماه حبس که پنج سال از این مقدار قابل اجرا است و مجازات های تکمیلی محکوم شد.

احمدرضا حائری، زندانی سیاسی در تاریخ شش تیرماه ۱۴۰۱ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و چندی بعد آزاد شده بود. وی توسط دادگاه انقلاب تهران به سه سال و هشت ماه حبس محکوم شده بود. وی نهایتا در تاریخ بیستم اردیبهشت ماه، جهت تحمل حبس راهی زندان اوین شد. این زندانی سیاسی اخیرا از بابت پرونده ای که در دوران حبس برای وی گشوده شده، توسط دادگاه کیفری تهران به سه ماه و یک روز حبس محکوم شد.

کامیار فکور در تاریخ ۱۵ آبان ماه سال گذشته، در جریان اعتراضات سراسری بازداشت شد. وی توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران به هشت ماه حبس محکوم شد. همچنین حکم تعلیقی محکومیت دو سال حبس آقای فکور از بابت اتهام تشویش اذهان عمومی در پرونده سال ۱۴۰۰ صادره از شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران، به اجرا در آمده است. که به میزان حکم فعلی وی ۸ ماه اضافه شده است.

در خصوص رضا سلمان زاده نیز گفتنی است، وی در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱، توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود بازداشت شد. وی توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران مجموعا به ۳ سال و ۸ ماه حبس محکوم شده بود.

مورخ دهم اردیبهشت ماه سال گذشته، جعفر ابراهیمی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. وی توسط دادگاه انقلاب تهران از بابت اتهام “اجتماع و تبانی” به چهار سال و به اتهام “تبلیغ علیه نظام” به یک سال حبس و همچنین از بابت مجازات تکمیلی به دو سال محرومیت از فعالیت و عضویت در گروه ها و منع خروج از کشور محکوم شده بود. نهایتا این حکم توسط دادگاه تجدید نظر استان تهران عینا تایید شد.

لقمان امین پور و سپهر امام جمعه، مسعود رضا ابراهیمی نژاد و سه تن دیگر از زندانیان سیاسی هستند که پیشتر به حبس محکوم شده است


بیانیه کانون نویسندگان ایران

جان زندانیان سیاسی در خطر جدی است

۱۳ زندانی سیاسی منتقل شده به زندان قزل‌حصار در اعتراض به وضعیت خود از پذیرفتن غذای زندان خودداری کرده‌اند و خواهان بازگشت به زندان اوین شده‌اند. سعید ماسوری، جعفر ابراهیمی، کامیار فکور، لقمان امین‌‌پور، افشین بایمانی، سپهر امام‌‌جمعه، زرتشت احمدی‌راغب، محمد شافعی، سامان صیدی (یاسین)، حمزه سواری، احمدرضا حائری، رضا سلمان‌زاده و مسعودرضا ابراهیمی‌نژاد در روزهای اخیر به یکباره، بدون اطلاع قبلی و با دستبند و پابند از زندان اوین به زندان قزل‌حصار منتقل شدند. شرحی که برخی از این زندانیان یا خانواده‌ی آنان منتشر کرده‌اند از وضعیت وخیم آنان در زندان قزل‌حصار و نیز از شرایط هولناک این زندان خبر می‌دهد. در خبرها آمده است که این زندانیان اکنون بدون رعایت اصل تفکیک جرایم در زندان قزل‌حصار محبوسند، نامشان به عنوان زندانی این زندان ثبت نشده است، از تلفن و ملاقات محروم شده‌اند و در زندان به هیچ امکاناتی دسترسی ندارند.

در زندان‌ حاکمیت جمهوری اسلامی، جان زندانیان سیاسی و عقیدتی همواره در خطر بوده است. چه آن زمان که با فرمان قتل‌ عام، هزاران زندانی سیاسی سر از گورهای دسته‌جمعی در آورده‌اند و چه اکنون که «جنایت عمدی» یکی از شیوه‌ها‌ی به کام مرگ کشاندن زندانیان شده است؛ کشتار زندانیان سیاسی دهه‌ی ۶۰ از یاد نرفته است و هرگز از یاد نخواهد رفت، همچنان که قتل بکتاش آبتین را از یاد نبرده‌ایم و فراموش نخواهیم کرد. اکنون جان این ۱۳ زندانی در خطر جدی است و بیم آن می‌رود که «جنایت عمدی» دیگری رخ دهد. برخی از این زندانیان پیش از انتقال به زندان قزل‌حصار در شرایط جسمی وخیمی قرار داشته‌اند و خبرها حاکی از آن است که همچنان از رسیدگی پزشکی محروم مانده‌اند. بی‌تردید حفظ جان زندانیان وظیفه‌ی بی چون‌‌و‌چرای زندان‌بانان است و مسئولیت هر گزندی به سلامت آنان بر عهده‌ی حاکمیت خواهد بود.