یاد





مي‌تراود مهتاب

مي‌درخشد شب تاب

نيست يك دم شكند خواب به چشمِ كس و ليك

غم اين خفته‌ي چند

خواب در چشم ترم مي‌شكند...


نیما یوشیج (۱۲۷۶- ۱۳۳۸) پایه‌گذار شعر نو فارسی، پس از عمری کوشش خستگی‌ناپذیر برای یافتن راهی نو در شعر ایران، در ۱۳ دی‌ماه دیده از جهان فرو بست.

این شاعر آزادی‌خواه و آزاداندیش، و به قول شاملو «روستاییِ زمزمه‌گر»، که بر زبان فرانسه تسلط داشت و در آثار شاعران اروپایی با نگاه‌های نو آشنا شده بود، لزوم رهایی شعر فارسی از سیطره‌ی قالب‌های کهن را دریافت، ساختارهای جاافتاده‌ی آن را به چالش کشید و با نوآوری‌های زبانی کوشید شعر را به گفتار طبیعی نزدیک کند. پیش از نیما و هم‌زمان با او شاعران دیگری نیز با دیدگاهی نوگرا و انتقادی به تجربه‌گری در کنارگذاشتن اوزان عروضی پرداخته بودند، اما استواری نیما در این راه و تبیین نظریِ این نگاه نو به شعر بود که «آب در خوابگه مورچگان» ریخت و جریان‌ساز شد تا به‌حق او را در جایگاه پیشگام شعر نو فارسی تثبیت کند. گواه آن دامنه‌ی گسترده‌ی تأثیرگذاری نیما بر شمار فراوانی از شاعران پرآوازه‌ی معاصر است: احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث، فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، رضا براهنی، اسماعیل شاهرودی، سیاوش کسرایی، فریدون مشیری و بسیاری شاگردان دیگر که معنی شعر را از او آموختند اما به تقلید شیوه‌‌اش اکتفا نکردند و با گذر از معبری که او گشوده بود هر یک به راه خود رفتند.


در سال ۱۳۴۷ کانون نویسندگان ایران، که تازه فعالیت خود را آغاز کرده بود، نهمین سالگرد درگذشت این چهره‌ی درخشان شعر فارسی را هم در آخرین گردهم‌آیی هفتگی‌ اعضا در دی‌ماه گرامی داشت و هم در مراسمی به نام «شب نیما یوشیج» که بهمن‌ماه در تالار دانشکده‌ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران برگزار کرد و با استقبالی انبوه و پرشور روبه‌رو شد. بیست سال بعد، گرامی‌داشت یاد نیما در دی‌ماه ۶۷، که البته درنهایت امکان نیافت، محملی شد برای گرد هم آمدن اعضای کانون نویسندگان ایران و راه را برای آغاز دوره‌ی سوم فعالیت این تشکل هموار کرد.


یاد و یادگاران نیما یوشیج جاودان!