بیانیه‌ی بیدارزنی به‌مناسبت هشت‌ مارس، روز جهانی زنان



از هشت ‌مارس گذشته تا سال جاری، زنان، ثابت‌قدم‌تر از همیشه با ایستادگی و مقاومت خود، مبارزه‌ای روزمره را زندگی کرده‌اند. سال گذشته و در خلال قیام ژینا، با وجود حملات شیمیایی به مدارس، تداوم بازداشت‌های گسترده و آغاز پرونده‌سازی‌های امنیتی جدید برای خانواده‌های جان‌باختگان این قیام، باز هم زنان و فعالان حقوق ‌زنان، با سر دادن مطالبات خود، به خیابان‌ها آمدند.


سال ۱۴۰۲، با اشد سرکوب‌های حاکمیت آغاز شد. مردمی که - چه در طی دهه‌های گذشته و چه در طی قیام ژینا -برای حق زندگی، پایان فقر و چپاول، آزادی و برابری و مبارزه با تمامی قوانین واپسگرای استثمارگرانه، خیابان‌ها را به تسخیر خود درآورده بودند، حالا با گرانی‌های کمرشکن و مشت‌هایی در آستین و گرچه دور شده از خیابان‌ها، سال ۱۴۰۲ را آغاز کردند. در این میان اما مردم بلوچ، سنگر خیابان را با تداوم جمعه‌های اعتراضی خود حفظ کردند.


⚪️ طی یک سال گذشته، خشونت سیستماتیک علیه زنان ادامه داشته و در مقایسه با گذشته، گزارش‌های بیش‌تری از «زن‌کشی» و «قتل‌های ناموسی» منتشر شده است. زنان و کودکان قربانی کودک‌همسری، در محرومیت کامل از حقوق انسانی و قضایی خود و در فقدان بهره‌مندی از کنوانسیون منع خشونت علیه زنان و - حق طلاق و خروج از زندگی خشونت‌بار - همچنان کشته می‌شوند. این قتل‌ها با گستردگی ابزارهایی نظیر شلیک گلوله، ضربات چاقو، خفگی، به‌دار آویختن و در مواردی جدا نمودن سر از تن و مثله‌سازی بدن زنان و کودکان دختر همراه بوده است. علاوه بر زنانی که به بهانه‌ی دفاع از گزاره‌های ارتجاعی «ناموس» و‌ «غیرت» توسط پدر، برادر، همسر، فرزند پسر، بستگان و …کشته شدند، در سال‌های اخیر، مواردی از کشته شدن اعضای جامعه‌ی +LGBTQ نیز گزارش شده است. مورد اخیر آن، قتل نوجوانی ۱۷ ساله است که به بهانه‌ی «رفتارهای زنانه و آرایش زنانه» توسط پدر خود در تاریخ ۱۰ بهمن‌ماه سال جاری به قتل رسید.


از سال گذشته تا کنون، وضعیت اقتصادی، حق اشتغال و معیشت زنان - به‌ویژه برای زنان کارگر - نیز سراسر تبعیض‌آمیز و در مواردی با جان سپردن زنان کارگر (در سایه‌ی فقدان ایمنی در محیط کار) همراه بوده است.


در کنار این فقر حداکثری و آپارتاید اقتصادی، بدن زنان نیز همچنان آماج سیاست‌های حکومتی مانند طرح جوانی جمعیت بوده که علاوه بر سلب حق سقط جنین، به صدور احکام قضایی و ابطال پروانه پزشکی متخصصان و در مواردی پلمپ مراکز درمانی منجر شده است.


در این میان، پرونده‌سازی امنیتی و اجرای احکام حبس برای زنان دارای پوشش اختیاری، مادران و خانواده‌های دادخواه -به‌ویژه قیام ژینا-، زنان و مردان مبارز در تشکل‌های صنفی معلمان، بازنشستگان و فعالان کارگری، نویسندگان و روشنفکران و به‌طور خاص فعالان حقوق زنان، با شدتی حداکثری در جریان است. از گیلان تا تهران و کردستان، بسیاری از فعالان حقوق زنان با افزایش خشم‌حکومت نسبت به خود، بازداشت‌های گر‌وهی، فردی و با خشونت‌های بی‌شمار در بازداشت و روند بازجویی، روانه زندان شده‌اند یا در آستانه صدور احکام حبس قرار دارند.


امسال، ژینای دیگری کشته شد؛ آرمیتا گراوند، نوجوانی سراسر شور زندگی که در پی ضرب و شتم ماموران ایستگاه مترو شهدا در تهران دچار خونریزی جمجمه شد و پس از ۲۸ روز اغما جان سپرد. سال جاری، سال خون و اعدام بود. اعدام سه‌نفر از بازداشت‌شدگان قیام ژینا و اعضای پرونده خانه اصفهان (سعید یعقوبی، مجید کاظمی و صالح میرهاشمی)، همچنین «محمد قبادلو» در کنار بی‌شمار زندانیان عقیدتی و یا جرایم عمومی در زندان‌های کشور، حاکی از ولع حاکمیت برای حکم‌رانی به هر قیمتی است.


در سالی که گذشت، دانشگاه‌ها نیز از چکمه‌ی نیروهای امنیتی بی‌نصیب نماندند. اخراج، تعلیق، محرومیت از خوابگاه و … سهم دانشجویانی شد که تجربه‌ی به‌لرزه درآوردن دانشگاه را زیر پای خود به‌ثبت رسانده بودند.



⚪️ علی‌رغم تمامی این سرکوب‌ها و به‌کارگیری ابزارهای وحشیانه، اما زنان، جسورتر و بی‌باک‌تر از گذشته ایستاده‌اند. کافی است به ممارست روزمره‌ی زنانِ معتقد به پوشش اختیاری نگاهی بیندازیم. کافی است به تلاش دانشجویان و دانش‌آموزان دختر برای تسخیر فضایی هرچند کوچک، جهت انعکاس صدای مخالف‌شان گوش دهیم. ما شور زندگی مردان و زنان معترضی که با آسیب‌دیدگی چشمی و مصائب آن، هنوز هم باور به تغییر بنیادین دارند را از یاد نبرده‌ایم، چرا که گفتند: «با یک چشم نیز می‌توان سقوط دیکتاتور را دید».



ما زمزمه‌کنان، سرود رهایی زن را سر می‌دهیم و باور داریم که با اتکا بر حق تعیین سرنوشت به دستان خود، ظلمات ارتجاع را با روشنی خورشید، ویران خواهیم کرد.


زنده‌باد رهایی زنان

زنده‌باد بیداری زنان

زنده‌باد آزادی