یاد
صادق هدایت، داستاننویس، پژوهنده و مترجم نامآور و از پیشگامان داستاننویسی مدرن ایران، خالق آثار ماندگاری چون «سه قطره خون»، «نیرنگستان»، «سگ ولگرد»، «ولنگاری»، «علویهخانم» و «بوف کور»، ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ در چهلوهشتسالگی در پاریس به زندگی خود پایان داد و در گورستان پرلاشز به خاک سپرده شد.
هدایت روشنفکری مدرن بود، آرمانگرا و سنتستیز و آشنا با جریانهای نو که رفته رفته بر نویسندگان جهان اثر میگذاشتند. روحیهی نوجوی او با پایبندی سرسختانهی امثال سعید نفیسی و علیاصغر حکمت به سنتهای ادبی سازگاری نداشت. راهاندازی گروه «ربعه» با همراهی مسعود فرزاد، مجتبی مینوی و بزرگ علوی گامی بود که برای شوریدن بر این سنتگرایی به قصد دمیدن روحی تازه در کالبد ادبیات ایران برداشت.
هدایت در سفر کوتاه خود به هند در سال ۱۳۱۵ زبان پهلوی را نزد دانشمندی پارسیزبان فراگرفت و آثاری چون «یادگار جاماسب»، «زند و هومن یسن»، «کارنامه اردشیر پاپکان» و «گزارش گمانشکن» را از پهلوی به فارسی برگرداند. به گواه دانشنامهی ایرانیکا او نخستین فرد ایرانی است که متنهایی را از این زبان به فارسی ترجمه کرده است. در زمینهی ادبیات عامیانه نیز با آثاری چون «متلهای فارسی»، «ترانههای عامیانه»، «آقاموشه»، «شنگول و منگول» و «بلبل سرگشته» در ردهی نخستین پژوهندهها جای میگیرد.
هدایت از جهل و خرافه و تعصب مذهبی که در جامعهی استبدادزده ایران بیداد میکردند سخت بیزار بود و هر جا که دست میداد از نواختن آنها با نیش قلم فروگذار نمیکرد. اما نه جامعه تاب انتقادهای تندوتیز و طنز تلخ و گزندهی نوشتههای او را داشت نه دیکتاتوری حاکم. هنوز پنج سالی از ورود آثار هدایت به عرصهی نشر نگذشته بود که در پی انتشار «وغوغ ساهاب» در سال ۱۳۱۳ از نخستین نویسندگان ادبیات معاصر ایران شد که قلمش را رسماً ممنوع کردند؛ با شکایت علیاصغر حکمت (وزیر معارف وقت) در ادارهی تأمینات شهربانی از او امضا گرفتند که دیگر حق ندارد مطلب یا نوشتههای خود را چاپ کند. از آن پس برای فرار از سانسور نوشتههای خود را در نشریهها به نام دیگران یا با نام مستعار منتشر میکرد تا گرفتار سر و کله زدن با «رجالهها» نشود. «بوف کور» را نیز که از سالها پیش در ذهن داشت در همان دورهی اقامت در هند به خط خود نوشت و ۵۰ نسخه از آن با ذکر هشدارِ «اجازهی پخش در ایران ندارد» با چاپ دستی فراهم کرد و برای دوستان و آشنایان فرستاد. استفاده از نام مستعار برای آثار هدایت در سالهای پس از مرگ او هم کم و بیش ادامه یافت. آخرین اثر طنزآمیز هدایت «قضیهی توپ مرواری» (نوشتهی سال ۱۳۲۶) هنگام چاپ در سال ۵۷ نام هادی صداقت را بر پیشانی داشت. در چهلوچند سال اخیر قلم او همچنان، گفته و ناگفته، ممنوع بوده است و آثاری که اینجا و آنجا به نام صادق هدایت عرضه میشوند اغلب عاری از جعل و تحریف نیستند.
یادش گرامی و یادگاران ارزندهاش ماندگار