در بحث حاضر به مسئلهی کولبری از منظر اقتصاد سیاسی و روابط قدرت در عرصهی اقتصاد توجه میکنم.[۱] در اغلب تحقیقات از منظرهای متعدد جامعهشناسانه و مردمشناسانه به این معضل نگاه شده، اما اگر به موضوع کولبری از منظر اقتصاد سیاسی نگاه کنیم، آن را چطور صورتبندی میکنیم؟ حدود ۱۰ سال قبل در سمیناری در دانشگاه کردستان سنندج در مورد «اقتصاد مرز» حضور داشتم، در خلال صحبتها با شرکتکنندگان در آن سمینار داشتم دریافتم که معضل کولبری برای مردم کردستان مانند نوعی تروما شده است. به عبارتی کولبری روانزخمی عمومی در کردستان است که بخش بزرگی از جمعیت ناگزیرند برای تأمین معیشتشان با آن مواجه شوند. پرسشام این است که اگر از زاویهی اقتصاد سیاسی، یعنی از منظر مناسبات قدرت در عرصهی اقتصاد، به کولبری بنگریم باید بر چه موضوعاتی تمرکز کنیم و چطور مسئله را صورتبندی میکنیم؟
همزمان با گسترش قتل های زنان در ترکیه، صلاحالدین دمیرتاش سیاستمدار برحسته ی کرد اهل ترکیه، در متنی که برای عموم منتشر کرده، خواستار امضای دوباره کنوانسیون استانبول از سوی دولت این کشور شد و اعلام کرد: “اگر میخواهیم صلح اجتماعی بسازیم، بیایید از اینجا شروع کنیم.” دمیرتاش در این فراخوان به افزایش قتلهای زنان اشاره کرده و خواستار امضای دوباره کنوانسیون استانبول و اجرای تمامی مفاد آن شده است.
هاردال: به عنوان یک فلسطینی بومی، من در سرزمینم به شدت ریشهدار هستم. به همین دلیل، من برای آیندهای بهتر نه تنها برای قوم خود، بلکه برای یهودیان اسرائیلی نیز تلاش میکنم. از این موضع مستقل، تمام فلسطینیها میتوانند و باید به «دشمن» پیشنهاد آشتی دهند.
مبوهیم: به عنوان یک اسرائیلی یهودی باید به وضوح بگویم که ما فقط زمانی میتوانیم با هم زندگی کنیم که جنایات جنگی خودمان نیز مورد رسیدگی قرار گیرند. ما باید بیاموزیم که جنایات کنونی را به عنوان جنایاتی که علیه شهروندان آینده خودمان انجام شده، ببینیم. روزی اینگونه دیده خواهند شد. این تنها امیدی است که داریم.
ما را با بدن های داغ
به خاک سپردند….
ما همراهان و همسرنوشتان کارگران ایران، فعالان کارگری، فمینیست های جامعه گرا و کوئیر، مدافعان حفظ زیست بوم، طرفداران حقوق بشر، مدافعان آزادی های بی قید و شرط سیاسی، برابری، دموکراسی فراگیر و از پائین و طرفداران عدالت اجتماعی، ضمن همدردی و همدلی با کارگران معادن، از صمیم قلب به خانواده های کارگران جانباخته تسلیت می گوئیم و بر این امر تاکید می کنیم که؛ «چاره کارگران، وحدت و تشکیلات است»