سالروز "انقلاب ۲۲ بهمن":

پایان استبداد سلطنتی

و آغاز ارتجاع حکومت اسلامی

 

۲۲ بهمن ۱۳۵۷ در عین اعلام پایان حکومت استبداد سلطنتی، سرآغاز حیات یکی از حکومت‌های جنایتکار و فاسد تاریخ  شد. در حالیکه توده ‌ها در کوچه و خیابان شکست و عقب‌نشینی عوامل وفادار به دیکتاتوری را جشن میگرفتند، سران روحانیت و مذهبیون مسلح در پشت بام مدرسه رفاه جوخه‌های اعدام را براه انداختند. شاه که بر اساس طرح های ریخته شده از جمله در گوادلوپ از ایران خارج شده بود، بی اطلاع از مذاکرات نمایندگان ارتش شاهنشاهی با نمایندگان خمینی و بازرگان همچون بعد از کودتای ۲۸ مرداد دل به بازگشت داشت. بر اساس مدارک خارج شده از طبقه بندی سری، حتی چند روز قبل از خروج شاه از کشور توافق ارتشیان در مورد بازرگان بعنوان رِئیس دولت موقت کسب شده بود. در حالیکه نیروی محرکه تحولات اراده توده‌ها بود، دولت های سرمایه داری غرب از ترس کمونیست های ایرانی و خطر در غلتیدن ایران به جبهه شوروی، حاکمیت خداپرست و مذهبی و حفظ ارتش و یکدستی آنرا ترجیح دادند.

بهار آزادی به زودی تبدیل به خزان حاکمیت ولایت مطلقه فقیه شد.  نظام جمهوری اسلامی برای تحکیم مواضع قدرتش دست به سرکوب حقوق خلق عرب و کرد و ترکمن زد. به زیر پا گذاشتن حقوق زنان با حیاتش عجین شد. با ایجاد شوراهای کاریکاتوری اسلامی در کارخانه ها و ادارات و مدارس و دانشگاه ها شوراها و نهادهای واقعی مردمی را با دستگیری فعالین از هویت انقلابی شان تهی ساخت. اعتراض در کوچکترین شکلش، زندان، شکنجه و اعدام در پی داشت. گروگانگیری اعضای سفارت آمریکا، جنگ با عراق، برنامه هسته‌ای، تحریم و نزاع های درون حاکمیت و حل دهها تشنج و بحران تنها از یک اصل و فقط اصل "حفظ نظام از اوجب واجبات است" تبعیت کرد و می‌کرد و گرنه جان انسان ها در برابر نظام فاشیستی و زورگویانه شان ارزشی نداشته و ندارد.

کارنامه ۴٢ ساله جمهوری اسلامی مالامال از خونریزی و کشتار عزیزترین فرزندان این سرزمین بوده استکشتار دو تابستان خونین دهه شصت و سلسله قتل های سیاسی زنجیره ای در ایران و خارج از کشور و ... هرگز از خاطره ها محو نخواهد شد.   بعد از ۴٢ سال بخوبی روشن شده است که منظور از حفظ نظام و اعمال قدرت سیاسی فقط و فقط برای ثروت اندوزی در این دنیا بوده است که با تحمیل گرسنگی، فقر، بیکاری و سقوط موقعیت اقتصادی اجتماعی به اکثریت مزد و حقوق بگیران که فاقد پوشش تامین اجتماعی برای داشتن حداقل شرایط بقا هستند میسر شده است. کارگران، کشاورزان، بیکاران، بازنشستگان، کادرهای درمانی، معلمین، دانشجویان و دانش آموزان، سربازان، زنان، اقلیت های جنسی، حمایت کنندگان از محیط زیست، اقلیت‌های مذهبی، ملیتهای تحت ستم و اقوام ،مهاجرین همگی به مبارزه صنفی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود ادامه می‌دهند و با هر سرکوب و‌عکس العمل از طرف نظام حاکم این مبارزات سرچشمه گرفته از مجراهای مختلف در مسیر مبارزه سیاسی بهم میرسند. ویروس و مازوت و موشک و بی آبی و بی گازی و بی برقی و صدها مشکل دیگر نه بخاطر مدیران بیکفایت بلکه بدلیل وجود نظامی است که عقل و علم را نکوهش و نفی می‌کند. بخطر انداختن جان هزاران نفر و بعد ممنوع اعلام کردن استفاده از واکسن کرونا عمق فاجعه اعمال شده از طرف حاکمیتی است که جان انسانها را بی ارزش میشمارد. در حالیکه مطالبه مردم ایران  دسترسی رایگان به واکسن استاندارد و مورد تائید سازمان جهانی بهداشت برای عموم است.

خیزش های دی ماه ۹۶، مرداد ۹۷ و آبان ۹۸ نشان داد که جامعه ایران آبستن پیکارهای بزرگ توده ای برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی است خروش زحمتکشان قابل پیش بینی نیست و همانطور که جزیره ثبات و آرامش رژیم شاه، آنگونه که جیمی کارتر آنرا در سال ۱۳۵۶ می ستود،  سرنگون شد، جمهوری اسلامی هم از درون و از پائین فرو خواهد ریخت.  و توده‌های بپا خاسته میتوانند با برقراری تشکل ها، نهادها و شوراهای مردمی سرنوشت خودشان را به دست گرفته و با برقراری حاکمیت خود، جامعه دمکراتیک فردا را بنا کنند.

همه زندانیان سیاسی – عقیدتی باید و بدون قید و شرط آزاد گردند!

اعدام، شکنجه، زندان ملغی باید گردد!