وزارت ارشاد دولت ابراهیم رئیسی با طرح انحلال کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان چه هدفی را دنبال میکند؟
در خبرها آمده است که وزارت ارشاد قصد دارد کتابخانهها و مراکز فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را به دلیل «زیان دهی» آنها، به نهاد کتابخانههای عمومی کشور واگذار کند. در صورت اجرای این تصمیم ضدفرهنگی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منحل خواهد شد و ازآن پس تابلوی این مرکز فرهنگی پنجاه و هفت ساله بر سردرِ هیچ کتابخانهای دیده نخواهد شد.
هدف دولت رئیسی از چنین طرحی چیست؟ جلوگیری از «زیاندهی»؟! مگر کانون پرورش فکری قرار بود سوددهی داشته باشد؟ در شرایطی که مبالغ کلانی از بودجهی عمومی کشور صرف نهادهای شبهفرهنگی و بیخاصیتی میشود که هدفی جز ایجاد اختلال در مسیر اعتلای فرهنگی کشور و مزاحمت برای پدیدآورندگان آثار پیشرو فرهنگی ندارند، این بهانه آنقدر سست و بی پایه است که نیازی به توضیح ندارد. برای تشخیص هدف دولت از این طرح، بر اساس سوابق واگذاریهای پیشین، دو هدف قابل تصور است: نخست این که قصد فروش و غارت اموال این نهاد فرهنگی را دارد؛ اموالی که در سراسر کشور پراکنده است و احتمالا از همین حالا رانتخواران، آقازادهها و عزیزکردههای حاکمیت دندان طمع برای آن تیز کردهاند. دیگر اینکه، و البته مهمتر اینکه، قصد دارند خاطرهی این نهاد فرهنگی خوشنام را از حافظهی جمعی ایرانیان بزدایند؛ نهادی که هنرمندانی چون کیارستمی، تقوایی، بیضایی، قرهچه داغی، امیر نادری، م. آزاد، طاهباز، فرشید مثقالی، نیکزاد نجومی و ... در آن بالیدند.
سیاستگذاران فرهنگی کشور در چهل و اندی سال گذشته برای عقیم کردن کانون پرورش فکری هر کاری که از دستشان بر میآمد کردند؛ نویسندگان و هنرمندان مستقل را تاراندند، بخش عمدهای از کارکنان و کادر فرهنگی کارآزموده و کاربلد را با عنوان اهانتآمیز «پاکسازی» قلع و قمع کردند، اندیشههای ترقیخواهانه را از کتابها زدودند، به جای میدان دادن به «پرورش فکر» و آزاد اندیشی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را به دستگاهی برای قالببندی شخصیت کودکان و نوجوانان بر اساس الگوهای ایدئولوژیک خودشان تبدیل کردند؛ حالا فقط این مانده است که نام آن را نیز از تاریخ فرهنگ این سرزمین و از حافظهی جمعی ما پاک کنند. باشد که مقاومت اهالی فرهنگ این طرح شوم فرهنگستیز را در نطفه خفه کند.