میراث زنده‌ی یک مبارز سوسیالیست

روزبه آقاجری

فریبرز رییس‌دانا، اقتصاددان مارکسیست و آموزگار سوسیالیسم، برای جوان‌هایی که در دهه‌ی هفتاد و هشتاد شمسی خود را چپ سوسیالیست خواندند، اهمیتی فوق‌العاده داشت و این اهمیت را برای دو نسل پس از آن‌ها نیز حفظ کرد. سخن‌رانی‌های پرشور و تأمل‌برانگیز او درباره‌ی سوسیالیسم در مقام آلترناتیوی واقعی و مجادلات‌اش با لیبرال‌ها و نئولیبرال‌های ایرانی، او را به همراهی بی‌بدیل و پشتوانه‌ای قدرتمند بدل کرده بود. انرژی بی‌پایان‌اش برای همراهی با جوانان و کارگران و زنان آن‌قدر همدلانه و فروتنانه بود که هرگز از یاد کسانی نمی‌رود که حتا یک بار او را دیده باشند. از منش آموزنده و بی‌بدیل او هر چه گفته شود کم است و این سیاهه را تا بسیار می‌توان ادامه داد.

در این‌جا می‌خواهم از فریبرز رییس‌دانایی حرف بزنم که بیش از سه دهه با همان قدرتی که مبارزه‌ی سیاسی و فعالیت‌های عملی را پیش می‌برد، درگیر فعالیت‌های پی‌گیر نظری بود و نتیجه‌ی آن آثار برجسته‌ای است که از خود به میراث نهاده است. نمی‌خواهم کارها و آثار او را فهرست کنم بلکه می‌خواهم بر آثار مهمی از او دست بگذارم که نشان از مداخله‌ای سوسیالیستی در زمانه داشته‌اند. می‌خواهم آن گره‌گاه‌های نظری را برجسته کنم که فریبرز رییس‌دانا در مقام سوسیالیستی پی‌گیر کوشید با مداخله در آن‌ها نشان دهد راهی و جهانی دیگر ممکن است.

مسأله‌ی شهر

او یکی از کسانی بود که در دهه‌ی هفتاد به دگرگونی‌های اقتصادی‌سیاسی در کلان‌شهرهای ایران واکنشی درخور نشان داد. در نوشته‌هایی مانند «سپهر شهری تهران» یا «فرهنگ تهران این پایتخت دویست‌ساله» یا «نیروهای شکل‌دهنده‌ی اقتصادی و فرهنگی در مشهد و تهران» (رییس‌دانا، ۱۳۷۱ ب) کوشید تصویری عمومی از وضعیت و دگرگونی‌های اقتصادی‌فرهنگی شهری در تهران ارايه دهد. همچنین مقالاتی که در کتاب کم‌توسعگی اقتصادی ـ اجتماعی (رییس‌دانا، ۱۳۷۱ الف) منتشر شدند نشان از مداخلاتی نظام‌مند در این حوزه دارند.

در آغاز دهه‌ی هشتاد شمسی، اولین کتابی را که مشخصاً با رویکردی مارکسیستی به مسأله شهر می‌پرداخت، ترجمه کرد. کتاب اقتصاد سیاسی شهری و منطقه‌ای نوشته ماتیو ادل پیش از آن‌که بسیاری از مباحث شهری به شکل کنونی مطرح شوند می‌کوشید با رویکردی مارکسیستی مسأله‌ی شهر و مسکن را واکاوی کند. او در پیش‌گفتاری بر این کتاب نوشت: «حرام‌شمردن آکادمیک و سیاسی آموزه‌های اقتصاد سیاسی رادیکال در جامعه و فرهنگ و نظام آموزشی ما، همانند شمار زیادی از جوامع هم‌سرنوشت در این مورد، کج‌فهمی‌ها و آسیب‌ها و تعارض‌های زیادی را به بار آورده است. [...] من این کتاب را فقط به‌خاطر آن‌که آموزش درست الگوهای اقتصاد سیاسی را به‌گونه‌ای بسیار عالی و توانمند، به‌رغم موجزبودن، به عهده گرفته است ترجمه نکردم. ترجمه‌ی کتاب همچنین به‌خاطر اهمیت بالای مطالعات شهری و منطقه‌ای است که باز در جامعه و نظام آموزشی، نارسا و سطحی مانده و در حیطه‌ی کارشناسی هم عقیم شده است» (ادل، ۱۳۸۰ الف).

او همچنین در یادداشتی با عنوان «تهران جنوب، تهران شمال؛ رشد تضاد در شهر» (رییس‌دانا، ۱۳۸۹) به کتابی با عنوان «شوش، نوزایی یک شهر کارگرنشین» اشاره می‌کند که گویا ناشر آن را گم کرده است. کتابی که هنوز هم خبری از آن نداریم. در نیمه‌ی دوم دهه هشتاد مسأله مسکن را نیز مورد توجه قرار داد که بازتاب آن را می‌توانیم در مقاله‌هایی مانند «دگرسازی یا بازسازی طرح‌های جامع» (رییس‌دانا، ۱۳۸۸) و مقالات دیگر ببینیم.

مسأله‌ی روش در علم اقتصاد

در دهه‌ی هفتاد و چه بسا پس از انتشار کتاب ایدئولوژی و روش در اقتصاد نوشته‌ی محمدعلی همایون کاتوزیان (کاتوزیان، ۱۳۷۴) بود که درگیر بحث‌های نظری حول روش‌شناسی اقتصاد و اقتصاد سیاسی مارکسی شد. در نیمه‌ی دوم دهه‌ی هفتاد در مقاله‌ای با عنوان «پیشنهاد یک الگوی سازواره‌ای برای رفتار مهاجرت روستا - شهر (با توجه به ایران)» (رییس‌دانا، ۱۳۷۶) روشی را در مطالعه‌ی اقتصادی معرفی کرد که کمی بعدتر به‌شکلی مبسوط‌تر و در پیوند با رویکرد «کردارگرای مارکسی» در کتاب رویکرد و روش در اقتصاد (رییس‌دانا، ۱۳۸۳ پ) مطرح شد. مقالات دیگری که در همین برهه با عنوان‌های «فلسفه و روش کینز و اقتصاد کینزی» (رییس‌دانا، ۱۳۷۶)، «گفتاری در باب تجربه و عقل در علم اقتصاد» (رییس‌دانا، ۱۳۸۰ ب)، «چالش های اساسی در روش‌شناسی اقتصاد در پایان قرن بیستم» (رییس‌دانا، ۱۳۸۰ پ) منتشر کرد، همگی شکل انسجام‌یافته خود را در کتاب رویکرد و روش در اقتصاد یافته‌اند؛ کتابی که قرار بود ـ به نظر من البته ـ پاسخی منسجم، از منظری انتقادی و رادیکال، به کتاب کاتوزیان باشد. او در پیشگفتار همین کتاب اشاره می‌کند که «کتاب می‌کوشد به تبیین درست و منصفانه‌ی دیدگاه‌های کردارگرای مارکس، دیدگاه‌های رادیکال و سپس نگرش‌های مکانیکی و انسانی در این رویکرد بپردازد. این کتاب روش‌های آماری و اقتصادسنجی متعلق به اثبات‌گرایی سطحی و محدودبینِ دیدگاه مکانیستی، دیدگاه ذهن‌گرا مبتنی بر روش هندسی دکارتی در اقتصاد نوکلاسیکی و همچنین دیدگاه‌های مهندسی در سازواره و روابط اقتصادی را برای شناخت ریشه‌های اساسی واقعیت‌های اقتصادی نارسا و ناکارآمد و گاه گمراه‌کننده می‌داند» (رییس‌دانا، ۱۳۸۳ پ). این کتاب یکی از مداخلات مهم در حوزه‌ی روش‌شناسی علم اقتصاد و فلسفه‌ی‌ آن است.

مسأله‌ی پول و تورم

یکی از مهم‌ترین آثاری که رییس‌دانا از خود به جای گذاشت، کتاب پژوهشی تألیفی‌ای است که همراه با فرخ قبادی آن را نوشت: پول و تورم. آموزندگی و اهمیت این کتاب بر می‌گردد به ۱) دقت نظری و انسجامی که در برخورد با موضوع در آن هست و ۲) تقابلی انتقادی که هم با مکتب پول‌گرایی و هم با مکتب کینزی دارد. آن‌ها خود می‌گویند که بررسی‌شان «هم تاریخی است و هم نظری» (رییس‌دانا، ۱۳۶۸). این کتاب درواقع نه تنها اولین که تنها کتاب تألیفی پژوهشی انتقادی ایرانی درباره نظریه‌ی مقداری پول بود که طرفداران مشهورش مانند موسی غنی‌نژاد، محمد طبیبیان و مسعود نیلی هنوز هم یکه‌تاز عرصه‌ی اقتصاد آکادمیک و عرصه سیاست‌گذاری‌اند. متأسفانه این کتاب حتا در میان چپ‌های ایرانی نیز توجهی بر نیانگیخت و هیچ تلاشی برای نقد یا حتا بسط آن صورت نگرفت. عجیب آن‌که خود فریبرز رییس‌دانا خود نیز دیگر جز در چارچوب مسائل جهانی‌سازی به بسیاری از مباحث این کتاب برنگشت. در اوایل امسال (۱۴۰۱) بود که چاپ جدید این کتاب مهم به همت مؤلف دوم، فرخ قبادی، با مقدمه‌ای درخور و بسط‌هایی مربوط به تحولات اخیر مالیه منتشر شد. تا آن‌جا که از مقدمه‌ی قبادی بر می‌آید نسخه‌ی جدید تأیید رییس‌دانا را داشته است.

مسأله‌ی نظم نوین جهانی و جهانی‌سازی

در نیمه‌ی دوم دهه‌ی هفتاد شمسی (نیمه‌ی دهه‌ی نود میلادی) و نیمه‌ی آغازی دهه‌ی هشتاد شمسی، مباحث گوناگونی درباره‌ی نظم نوین جهانی و جهانی‌سازی سرمایه‌دارانه به محورهای مجادلات اندیشگی ایران تبدیل شدند. فریبرز رییس‌دانا با قدرت تمام دست به مداخلاتی مهم و جدی در این فضا زد. دو کتاب دموکراسی در برابر بی‌عدالتی (رییس‌دانا، ۱۳۸۱) و جهانی‌سازی قتل‌عام اقتصادی (رییس‌دانا، ۱۳۸۳ ب) آثاری مهم در آن فضا بودند که مسأله جهانی‌سازی سرمایه‌دارانه و آلترناتیوهای ممکن آن را پیش رو می‌گذاشتند. رویکرد خاص رییس‌دانا به مسأله دموکراسی و فرایند دموکراتیک تحول سیاسی، او را در میان بسیاری از چپ‌ها به چهره‌ای یگانه بدل می‌کرد، چیزی که کل نوشته‌های او را جهت می‌داد. از این دست می‌توان از مقاله‌ی تأمل‌برانگیز «زیان‌باری‌های جهانی‌سازی برای بخش کشاورزی و توسعه اقتصادی ایران» (نویسندگان، ۱۳۸۳) نام برد. مقاله‌ی خواندنی «نقد جهانی‌سازی از دو منظر» (رییس‌دانا، ۱۳۸۳ الف) نیز جهانی‌سازی را از دو منظر رادیکال و غیررادیکال بررسی می‌کند و می‌کاود و در این چارچوب از مقالات بسیاری خواندنی اوست.

یک دهه بعد هنگامی که مسأله نئولیبرالیسم به مسأله مرکزی مباحثات جاری بدل شد، او در سخن‌رانی‌های پرشور و مصاحبه‌هایش به این موضوع پرداخت و بخشی از کتاب رهایی بشر (رییس‌دانا، ۱۳۹۳) را نیز به آن اختصاص داد.

مسأله‌ی توسعه

در حوزه‌ی توسعه نیز فریبرز رییس‌دانا از آن چهره‌هایی است که بدون توجه به او نمی‌توان برهه‌ای مهم از منازعات بر سر توسعه را در ایران فهم کرد. مسأله‌ی توسعه عملاً مفهوم محوری همه‌ی تلاش‌های نظری و تحلیلی رییس‌دانا است و رد پای آن را می‌توان در کل مقاله‌هایش پی گرفت. اما در این میان دو کتاب مهم وجود دارند که مشخصاً در آن‌ها مسأله توسعه را واکاوی می‌کند. یکی کتاب سه جلدی ب‍ررس‍ی‌ه‍ای ک‍ارب‍ردی ت‍وس‍ع‍ه و اق‍ت‍ص‍اد ای‍ران (رییس‌دانا، ۱۳۸۰) و دیگری کتاب اق‍ت‍ص‍اد س‍ی‍اس‍ی ت‍وس‍ع‍ه (رییس‌دانا، ۱۳۸۱). هر دو این کتاب‌ها کاوش‌هایی اساسی و مهم در رابطه با مسائل توسعه از منظر اقتصاد سیاسی مارکسی مورد نظر او هستند. داوری درباره‌ی انسجام تحلیلی و نظری این آثار در این مجال کوتاه نمی‌گنجد اما بدون شک چنین داوری‌ای، وظیفه‌ی اساسی همه‌ی علاقه‌مندان به اقتصاد سیاسی رادیکال و مطالعات انتقادی توسعه در ایران خواهد بود. من قصدی برای ترسیم فضای غالب بر مباحث مطالعات توسعه در زمانی که کتاب‌های رییس‌دانا منتشر شدند، ندارم اما تنها به این اشاره کنم که این‌ها در اوج غلبه جریان راست‌گرا بر مباحث اقتصادی‌سیاسی در ایران نوشته شدند؛ زمانی که در کنار معدود یاران‌اش کوشید وارد مباحثه‌ای انتقادی و البته نابرابر با لیبرال‌های اصلاح‌طلب و غیراصلاح‌طلبی شود که مراکز تصمیم‌گیری اقتصادی را از همان پایان دهه‌ی شصت جولانگاه خود کرده بودند.

در این‌جا باید به مقاله‌های جذابی اشاره کنم که در آن‌ها رییس‌دانا هر چند نه مستقیماً به مسأله توسعه در ایران پرداخت؛ یعنی مقاله‌های «اقتصاد بدآمدهای جمعی (با نگاه به زلزله‌ی بم)» (رییس‌دانا، ۱۳۸۳) و «علل عوامل و انگیزه‌های اقتصادی - اجتماعی بروز بحران‌ها و تهدیدهای اجتماعی در ایران» (رییس‌دانا، ۱۳۸۴).

علیه لیبرالیسم ایرانی

رییس‌دانا در چهار دهه مبارزه قلمی خود همواره کوشید نقدی منسجم را به سیاست‌ها و ادعاهای لیبرال‌های ایرانی پیش ببرد؛ کاری که از همان نیمه دهه شصت آغاز شد و در آغاز دهه هفتاد با نقدی به مقاله‌ای از جمشید آموزگار اقتصاددان لیبرال رسماً کلید خورد.

در آذر سال ۱۳۷۴ نقدی بر مقاله‌ای از آموزگار نوشت و در آن درباره حمله‌های جهانگیر آموزگار، اقتصاددان لیبرال، به آن‌چه «مبارزه جفاجویانه چپ‌های قلم‌دردست» می‌خواند و درباره‌ی نقد دوراهی‌ای که آموزگار پنداشته بود، نوشت: «این چگونه دلسوزی برای جامعه و میهنِ بر‌سر‌دوراهی‌مانده است که یک راه آن بدون توجه به آنچه که درباره‌ی عدالت اجتماعی، بهره‌وری و کارآمدی،‌ نظم، استقلال عمل ملی، صیانت و شرافت، سطح ضروری تأمین اجتماعی و مانند آن‌ها می‌گوید و مداخله غرب و امریکا و اسراییل را خطری برای فرایند توسعه می‌شمارد، صرفاً به مثابه نظام ریاضت‌کشانه و سد پیشرفت معرفی می‌شود ولی راه دیگر فقط به این دلیل که نتوانسته است با تمام قدرت، هدف و سیاست‌های بانک جهانی را پیش ببرد، سرزنش می‌شود». رییس‌دانا در ادامه افزود: «اگر چنین باشد، پس حق داریم نگران باشیم در آینده هر کوششی برای جاانداختن اندیشه توسعه همگانی و اعطای فرصت‌ها به مردم نه به عنوان پیش‌شرط بلکه به عنوان امر ماهوی دموکراسی،‌ و هر اندیشه متمایل به توزیع عادلانه‌تر درآمد، نه به عنوان مرحمت بلکه به عنوان ابزار توسعه انسانی و مادی، با خوردن انگ «چپ مکلا» در کنار پرهیزکاری مخالف پیشرفت سرکوب شود» (رییس‌دانا، ۱۳۷۴). مقاله‌ی آموزگار ما را به قلب سیاست‌گذاران حاشیه‌ای دولت هاشمی رفسنجانی می‌برد همان‌طور که متن انتقادی رییس‌دانا نشان از آن دارد که او گرایش آینده‌ی سیاست‌‌گذاران لیبرال را به‌درستی تشخیص داده بود.

این مجادلات بعدها با موسی غنی‌نژاد و دیگران هم ادامه پیدا کرد. سیاهه‌ی این مجادلات چیزی کمتر از کل آثار فریبرز رییس‌دانا نیست. او در همه آثارش چنین مسیری را پی گرفت.

مسأله‌ی چپ و مباحث مارکسیستی

فریبرز رییس‌دانا آشکارا خود را سوسیالیست و اقتصاددانی مارکسی می‌دانست. او سهمی اساسی در مباحث گوناگونی داشت که در فضای فکری‌عملی چپ داغ می‌شدند. همه‌ی آثار او تلاش‌هایی برای توضیح، بسط یا مداخله از منظری مارکسی و سوسیالیستی در وضعیت ایران بودند. چه در هنگامی که وارد مباحثه بر سر شیوه‌ی تولید آسیایی شد و مقالاتی قابل توجه درباره آن نوشت (نک: رییس‌دانا، ۱۳۷۱ الف؛ ۱۳۸۶) چه آن‌گاه که از چالش‌های چپ مارکسیستی گفت، همواره در پی ارتقای نظریه و عمل جنبش سوسیالیستی در کلیت و تنوع آن بود. کتابی از او با عنوان رهایی بشر در خارج از ایران منتشر شد (رییس‌دانا، ۱۳۹۳) که در آن کوشید در مباحث گوناگونی وارد شود و مسائل مرتبط به چپ مارکسیستی را بکاود. در این‌جا است که برای اول بار شاید به مسأله دولت می‌پردازد، به مسأله «مارکس، دولت و آزادی» اشاره می‌کند و پای مسأله‌ی عدالت را در سطحی عام‌تر وسط می‌کشد.

وسوسه می‌شوم که این کتاب را به‌شکلی وصیت‌نامه او بدانم اما می‌بینم که چنین ادعایی به‌سختی قابل دفاع است. وصیت‌نامه‌ی او چیزی نیست که در یک اثر از او تجلی یابد بلکه در همه‌ی آثارش و در همه‌ی آنچه در زندگی پرشور و پرفرازونشیب‌اش نوشت و انجام داد، بازتاب یافته است.

حرف آخر

آن‌چه نوشته‌ام بیش از هر چیز ادای دین من به فریبرز رییس‌داناست که همواره برای‌ام شأن چراغی آویخته بر کلبه‌ای را داشته است؛ کورسویی در دوردست که هم راه را نشان داده و هم امید بخشیده است. در این‌جا نه تنها آثارش را به‌شکلی سطحی و گذرا مرور کرده‌ام بلکه بسیاری آثار و برخی جنبه‌های حیات فکری‌اش را نیز آگاهانه نادیده گرفته‌ام تا بتوانم در این مجال کوتاه جنبه‌ای خاص از میراث او را برجسته کنم. چگونه می‌توان مقالات تأمل‌برانگیزش را درباره‌ی ادبیات نادیده گرفت، چگونه می‌شود مطالعات عمیق و گسترده‌اش را درباره‌ی مواد مخدر و فقر و نابرابری در ایران کنار گذاشت، چگونه می‌توان سهم عظیم‌اش را در پشتیبانی نظری و عملی از جنبش کارگری و تشکل‌یابی کارگران نادیده گرفت، چگونه می‌توان نقد گیرایش را به کتاب مشروطه‌ی ایرانی فراموش کرد هنگامی که همه در برابر آن کتاب سپر انداخته بودند، چگونه می‌توان دانش گسترده‌اش و فعالیت‌های عملی اجتماعی و سیاسی‌‌اش را صرفاً به آن‌چه در اینجا اشاره شد، تقلیل داد؟ آن‌چه در این گزارش به انجام رسانده‌ام، صرفاً اشاره‌ای گذرا به راهی بوده که او کوشید، در تاریکی و سنگلاخ، برای نسل‌های جوان پس از خود بگشاید و هموار کند.

..........................................

منابع

رییس‌دانا، فریبرز (۱۳۷۱ ب)؛ ناموزونی‌ها؛ چاپ اول؛ تهران: نشر سمر

رییس‌دانا، فریبرز (۱۳۷۱ الف)؛ کم‌توسعگی اقتصادی و اجتماعی؛ مصحح: ژیلا پی‌سخن؛ چاپ اول؛ تهران؛ نشر قطره

رییس‌دانا،‌ فریبرز (۱۳۷۴)؛ ﺟﻬﺎﻧﮕﯿﺮ ﺁﻣﻮﺯﮔﺎﺭ ﭼﻪ ﻣﯽ ﺁﻣﻮﺯﺩ؟؛ منتشره در مجله «گزارش» شماره ۵۸ آذر ۱۳۷۴

رییس‌دانا،‌ فریبرز (۱۳۸۳ پ)؛ رویکرد و روش در اقتصاد؛ چ اول، تهران؛ نشر آگاه

رییس‌دانا،‌ فریبرز (۱۳۸۱)؛ اقتصاد سیاسی توسعه؛ چ اول؛ تهران؛ نشر نگاه

رییس‌دانا،‌ فریبرز (۱۳۸۱)؛ دموکراسی در برابر بی‌عدالتی؛ چ اول؛ تهران؛ نشر علم

رییس‌دانا،‌ فریبرز (۱۳۸۳ ب)؛ جهانی‌سازی قتل عام اقتصادی؛ چ اول، تهران؛ نشر نگاه

رییس‌دانا، فریبرز (۱۳۸۳ الف)؛ ﻧﻘﺪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺳﺎﺯﯼ ﺍﺯ ﺩﻭ ﻣﻨﻈﺮ؛ منتشره در مجله «ﻣﺠﻠﺲ ﻭ ﺭﺍﻫﺒﺮﺩ» تاﺑﺴﺘﺎﻥ ۱۳۸۳، ﺷﻤﺎﺭﻩ 34 ﺍﺯ 703 ﺗﺎ 643

رییس‌دانا، فریبرز (۱۳۸۸)؛ دگرسازی یا بازسازی طرح های جامع؛ منتشره در مجله منظر، شماره ۴ صص ۲۲ تا ۲۷

رییس‌دانا، فریبرز (۱۳۸۹)؛ تهران جنوب، تهران شمال؛ رشد تضاد در شهر؛ منتشره در مجله منظر، شماره ۱۱ صص ۲۲ تا ۲۵

ادل، ماتیو (۱۳۸۰ الف)؛ اقتصاد سیاسی شهری و منطقه‌ای؛ مترجم فریبرز رییس‌دانا؛ چاپ اول، تهران: نشر قطره

کاتوزیان، محمدعلی (۱۳۷۴)؛ ایدئولوژی و روش در اقتصاد؛ مترجم م. قائد؛ چاپ اول؛ تهران: نشر مرکز

رییس‌دانا، فریبرز (۱۳۷۶)؛ پیشنهاد یک الگوی سازواره‌ای برای رفتار مهاجرت روستا - شهر (با توجه به ایران)؛ منتشره در مجله جمعیت شماره 21 و 22

صص 34 تا 66

رییس‌دانا،‌ فریبرز و فرخ قبادی (۱۳۶۸)؛ پول و تورم؛ چاپ اول، تهران: انتشارات پیشبرد

بلامی‌فاستر، جان و دیگر نویسندگان (۱۳۸۳)؛ جهانی‌شدن، جهانی‌سازی، پیشینه و چشم‌انداز؛ مترجمان؛ چاپ اول، تهران: نشر دیگر

رییس‌دانا، فریبرز (۱۳۸۳)؛ اقتصاد بدآمدهای جمعی (با نگاه به زلزله بم)؛ منتشره در مجله رفاه اجتماعی شماره 13 صص 81 تا 112

رییس‌دانا، فریبرز (۱۳۸۶)؛ سوسیالیسم و آزادی؛ چاپ اول؛ تهران: نشر دیگر

رییس‌دانا، فریبرز (۱۳۹۳)؛ رهایی بشر؛ چاپ اول، تورنتو: نشر آوانتی

رییس‌دانا، فریبرز (۱۳۸۰)؛ ب‍ررس‍ی‌ه‍ای ک‍ارب‍ردی ت‍وس‍ع‍ه و اق‍ت‍ص‍اد ای‍ران؛ چاپ اول، تهران: نشر چشمه

رییس‌دانا، فریبرز (۱۳۸۴)؛ علل عوامل و انگیزه‌های اقتصادی - اجتماعی بروز بحران‌ها و تهدیدهای اجتماعی در ایران؛ منتشره در مجله رفاه اجتماعی، شماره ۱۶ صص ۲۱۹ تا ۲۵۰