قطعنامه پایانی شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران

در تجمع اعتراضی ۱۹ اردیبهشت۱۴۰۲



اگرچه آموزش و یادگیری روز و ماه و سال نمی‌شناسد و تمامی فصل های زندگی هر انسانی را شامل می‌شود، اما اردیبهشت را می‌توان ماه معلمان نامید. ماهی که به‌رغم فراموشی عمدی دستگاه‌های تبلیغاتی حکومتی، با نام تاثیرگزارترین چهره‌ها در تاریخ آموزش جدید و مبارزات معلمان در کشور مزین شده است.


این معلمان هریک به گونه‌ای براساس موقعیت تاریخی و جغرافیایی که در آن قرار گرفته بودند، برای رفع کاستی‌های جامعه خود از هیچ کوششی دریغ نکردند.


بی‌توجهی حاکمان به نقش محوری معلمان در آموزش و ضرورت برخورداری آنان از رفاهی نسبی نیز انگیزه‌ای شد برای تلاش‌هایی فردی یا جمعی توسط این معلمان و ادامه دهندگان راهشان در دوره‌های مختلف و البته تقابل متحجران، چه در زیر نقاب دفاع از دین و مذهب، چه صاحبان قدرتی که آموزش را تنها در راستای پرورش افراد مطیع در برابر سیطره آنان می‌خواستند یا ترکیبی از هر دو. از اینرو همدستان قدرت‌طلب در دفاع از نظم و امنیت سلطه‌جویانه، به زندانی کردن، تبعید و حتی شدیدترین اقدامات سرکوبگرانه، کشتن و اعدام، معلمان، در دوره‌های مختلف روی آوردند.


شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران ضمن گرامیداشت یاد و خاطره تمامی معلمانی که در راستای رشد و توسعه آموزش در این سرزمین به هر شکل کوشیده‌اند اعلام می‌دارد هرچند با توجه به ناتوانی اشغال‌کنندگان پست‌های مدیریتی در نظام آموزشی در ذیل ناکارآمدی کل نظام اجرایی و ضدیت کل حاکمیت با اندیشه و آموزش مدرن، امید به رخ دادن کمترین تغییر مثبت را از بین برده، اما همچنان پیگیر مطالبات انباشته معلمان، شاغل و بازنشسته، و حقوق دانش‌آموزان به همه روش‌های ممکن و مدنی همچون گذشته هست.


عمده‌ترین مطالبات معیشتی معلمان عبارتند از:


-اجرای دقیق قانون مدیریت خدمات کشوری برای شاغل و بازنشسته

-اجرای دقیق رتبه‌بندی معلمان مطابق مصوبه اولیه

- بازگشت به اجرای اصل ۳۰ قانون اساسی

- تامین آموزش با کیفیت و امنیت مدارس به‌ویژه برای دختران دانش‌آموز

-آزادی بی قید و شرط همه فعالین در بند


قابل‌ذکر است به این باور نیز رسیده‌ایم که بدون بازنگری انتقادی و عمیق در :


- مبانی فکری‌ و سیاسی ایدئولوژی حاکم

- بدون باز اندیشی انتقادی و عمیق در شیوه‌های حکمرانی و اداره مدارس

- بدون رهاسازی مدرسه و نظام آموزشی از سیطره ایدئولوژی تمامیت‌خواه حاکم، که آموزش را از سرشت طبیعی خود تهی نموده است

- بدون پذیرش تفاوت‌های فردی، فرهنگی و اجتماعی دانش‌آموزان

- بدون برطرف نمودن تمرکزگرایی شدید موجود در نظام آموزشی که همراه با ایدئولوژی تمامیت‌خواه و اقتدارگرا، فضای مدرسه را با خفقان، رخوت و بی‌انگیزگی و تهی‌شدن از انرژی‌های عاطفی و فرهنگی پر کرده و جایی برای نقش‌آفرینی معلمان و دانش‌آموزان در فرایند آموزش باقی نگذاشته

و بدون تغییرات بنیادی در سازوکارهای موجود و شکست خورده اداره مدرسه که با اعمال عریان قدرت و استفاده از تکنیک‌های سلطه‌جویانه عجین شده‌است، هدف نظام آموزشی نه تربیت شهروند که تربیت سربازانی همسو با القائات تنگ‌نظرانه ایدئولوژی تمامیت خواهان، فراتر نخواهد رفت.


نهاد مدرسه نیازمند درک انسان‌هاست. درک اینکه دانش‌آموزان پیشینه‌های اجتماعی و فرهنگی متفاوت، ترجیحات و سبک‌های یادگیری، هوش‌های چندگانه و مسیرهای زندگی گوناگون و علایق و نیازهای مختلف دارند. نادیده گرفتن این تفاوت‌های فرهنگی و فردی و به اجبار گنجاندن همه دانش‌آموزان در قالب‌ها و ساختارهای همگن ساز، نه تنها انگیزه و رغبت دانش‌آموزان برای یادگیری را نابود می‌کند، بلکه آنها را به مقاومت فعالانه علیه برنامه درسی سوق می‌دهد.


آنچه در خیزش اجتماعی اخیر در مدارس و خیابان‌ها دیده شد، شکست کامل الگویی بود که بی‌اعتنا به تحولات عمیق در عرصه واقعیت‌های اجتماعی می‌کوشد تا ایده‌آل‌های غیرواقع‌بینانه خود را در نظام آموزشی محقق نماید.


در پایان، شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران اعتراض جامعه معلمان را به موارد زیر اعلام می‌دارد:

۱- بی‌توجهی آشکار به جایگاه علم و معلمان

۲- حذف عملی اصل ۳۰ قانون اساسی

۳- تشدید القائات ایدئولوژیک در کتاب‌های درسی

۴- عدم اجرای درست قانون رتبه‌بندی و تبدیل آن از یک عامل تشویق معلمان به ابزاری برای مطیع کردن آنان

۵- انتظار بیش از یک دهه برای همسان‌سازی حقوق بازنشستگان

۶- عدم اجرای همین قانون نیم‌بند رتبه‌بندی برای بازنشستگان سال‌های ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱

۷- ایجاد ناامنی روانی و تهدید سلامت جسمی دانش‌آموزان به ویژه دختران دانش‌آموز

۸-تداوم پرونده‌سازی و فشارهای امنیتی بر فعالین صنفی.



شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران


۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲


#ما_خاموش_شدنی_نیستیم

#زن_زنەی_آزادی