خون سرخ شهدای افغان بر سنگفرش خیابان های ایران

هر کجا مرز کشیدند شما پل بزنید

حرف تهران و سمرقند و سرپل بزنید

مشتی از خاک بخارا و گِل از نیشابور

با هم آرید و به مخروبۀ کابُل بزنید

نجیب بارور*

یاشار جاوید

در این روزهای دشوار زندگی، گزاره های جهت دار با اطلاعات غلط و ناقص در مورد حضور پناهندگان و مهاجران افغانستانی در ایران تیتر برخی رسانه ها و محتوای برخی شبکه های اجتماعی شده است. «جنوب تهران در محاصره افغانستانی ها»، «۷۵ درصد زایمان های تهران و حاشیه تهران مربوط به زنان افغانستانی است» از جمله این نوع گزاره ها هستند. از همین رو این موضوع به یکی ار موضوعات پرالتهاب و نگران کننده در فضای عمومی کشور تبدیل شده و منجر به شکل گیری فضای منفی و ایجاد هراس جمعی در باره ی این مهاجران درمانده شده است. این در حالیست که درد مردم هر دو کشور، مشترک است و آن حکومت حاکمان جبار است که از اعماق گور تاریخ برخاسته اند و تحجر عصر شترچرانی را نمایندگی می کنند. اینکه مردم ایران کلاً به سیاست های مسئولان حکومت اسلامی در قبال هر مسأله ای بی اعتماد باشند کاملاً طبیعی است. خصوصا ً اینکه همه ما میدانیم که شبه نظامیان لشکر فاطمیون و زینبیون مزدوران دست پرورده جمهوری اسلامی هستند. از این رو این مسأله که جامعه ایران اکنون نگرانی هایی در باره ی روند رو به رشد مهاجرت های بی قاعده مهاجران افغانستانی دارد قابل درک است. اما دامن زدن به تقابل ایرانی – افغانستانی قطعاً یک سیاست فاشیستی است. هر چند که ما ایرانی ها علیرغم تمام ادعاهای انسان دوستانه و ضد نژادپرستانه مان، در قبال پناهندگان و مهاجران بی پناه افغان و برخورد با آنها چندان روسفید نیستیم. فراموش نباید بکنیم که کارگر ارزان افغان در ساختن ایران چقدر نقش پررنگ و انکار ناپذیری داشته است. سخت ترین کارها با کمترین مزد و بی هیچ بهره ای از بیمه و مزایا سهم کارگر افغان بوده و هست که چندین نانخور در کشور ویران و غرق جنگ و خونریزی افغانستان داشت و دارد. به یاد داشته باشیم و شرمسار باشیم که هنوز هم بسیاری از کودکانی که در ایران از مادر ایرانی و پدر افغان متولد شده اند حتی شناسنامه ندارند. و بدتر اینکه بسیاری از افغانستانی های ساکن در ایران حتی کارت عابربانک برای خرید نان و سایر اقلام مورد نیاز خود ندارند. تردیدی نیست که یکی از اهداف تبلیغات علیه افغان ها عادی سازی تنفر نژادیست. تاریک اندیشان دخمه های امنیتی رژیم میدانند که امروز مردم نگران از دست دادن همین حداقل دسترسی به منابع و حقوقشان هستند و بر این پایه با تبلیغ اخبار جعلی مردم را از طرح مطالبات اصلی منحرف و به هم مشغول و با هم درگیر میکنند! هشیار باشیم و در دام چنین سناریوهای سیاه نیفتیم.

در زمانی که جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» به دنبال قتل جنایتکارانه ژینا (مهسا) امینی در اواخر شهریور سال ۱۴۰۱ آغاز شد، بسیاری از افغان ها نیز همراه ایرانی ها پا به میدان مبارزه گذاشتند. و حتی در این مبارزه شکوهمند دو نوجوان افغان نیز شهید شدند. یکی از این دو نوجوان شهید، ستاره تاجیک دختر ۱۷ساله افغان بود که از شر ِ طالبان به ایران گریخته بود ولی به دست پدرخوانده طالبان در تهران کشته شد. ستاره ۳۱ شهریور۱۴۰۱ بر اثر ضرب و شتم شدید توسط سرکوبگران وحشی جان داد. سازمان پزشکی قانونی رژیم جهنمی جمهوری اسلامی علت مرگ ستاره را هم مثل شهید نیکا شاکرمی « صدمات متعدد بر اثر اصابت جسم سخت» ذکر کرده‌ است. ستاره که از ویرانه سرای غرق به خون افغانستان گریخته بود در ظلمت کده ی ایران غرق خون شد. ستاره چون نامش، یک دم در این ظلام درخشید و رفت. نام فامیلش، تاجیک، هم به احتمال قریب به یقین بخاطر تعلق وی به قوم تاجیک بوده است. دختر افغان از قوم تاجیک، در ایران به خاطر شرکت در جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» توسط نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی جنایتکار شهید شد و با شهادت مظلومانه اش همه ی مرزهای دولت ساخته را از جغرافیای سیاسی پاک کرد. ستاره تاجیک با شهادتش در قلب تاریخ ایران جای گرفت. البته ستاره تنها نوجوان شهید افغان جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» نبود، بلکه محمد رضا سروری، ۱۴ ساله، نیز به ضرب گلوله جانش را گرفتند. محمدرضا در جریان اعتراضات در شهر ری در جنوب تهران در ۲۱ سپتامبر به ضرب گلوله شهید شد. سازمان پزشکی قانونی جمهوری اسلامی علت مرگ محمد رضا را «خونریزی و شکستن بافت مغزی» ناشی از «اصابت یک جسم سریع» (یعنی گلوله) ذکر کرده است. به گفته سازمان عفو بین الملل ماموران امنیتی و اطلاعاتی رژیم، خانواده‌های این دو شهید را با «هشدار، تهدید و ارعاب شدید وادار به سکوت» کرده‌اند. قاتلان بیرحم (از آمران تا عاملان) ایرانی و هموطن بودند، اما شهیدان افغان بودند و به ظاهر بیگانه. یاد عزیز این دو نوجوان شهید افغان که در خیابان‌های ایران فریاد «زن، زندگی، آزادی» سر داده بودند در دل هایمان همواره زنده خواهد بود چون نیکا، حدیث، سارینا، اسرا، کیان و...

پایان سخن را از علی هزاره، فعال اجتماعی افغان، به عاریه می گیرم که در فیسبوک خود نوشته بود: «بیاد محمد رضا سروری و ستاره تاجیک، دو نوجوانی که همراه بودند با معترضین و کشته شدند، چون خونشان رنگین‌تر نبود از خون تمام نوجوانانی که سرخ کرده سنگفرش های کوچه و خیابان‌های ایران را.» او افزوده که «به مهاجرین هموطنم در ایران می‌گویم، اگر ایران تغییر کند، برای شما هم تغییر می‌کند و دیگر اسیر حکومت خودکامه‌ایی که شما را چون گوشت سلاخی می‌بیند، نخواهید بود.»

یاشار جاوید

چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۲ برابر با ۰۴ اکتبر ۲۰۲۳

...................................

* شاعر پارسی گوی معاصر افغان