سیستم موجود در اشکال گوناگون از جمله تعیین دستمزد ناچیز و فلاکت آوری که با تورم واقعی فاصله نجومی دارد، بودجه ای انبساطی برای اقلیت حاکم و انقباضی برای عامه مردم، نا امنی شغلی و قراردادهای موقت، بیکار سازی و اخراج های گسترده و … مصیبت های فراوانی را بر سرمان آوار کرده است؛ در حالی که خود و اعوان و انصارشان از همه ثروت های عمومی برخوردارند و از حاصل رنج و زحمت و مشقت ما هر روز سهم بیشتری می برند.
دادستانی لردگان ۹ تن از فرهنگیان به نامهای نادر شریفی، کوروش قنبری، زادعلی محمودی، محمد سعیدی ابواسحاقی، کوروش شریفی، حمیداسحاقی، محمد امیری، غلامحسین موسوی و علی بابامیر را برای «پارهای توضیحات» دربارهی «انتشار مطالب در فضای مجازی علیه نظام جمهوری اسلامی در راستای تشویش اذهان علیه اقدامات سلبی دستگاههای امنیتی و قضایی» به دادگاه فراخوانده است.
کانون نویسندگان ایران
حکم ناعادلانۀ ما در مهر ۱۳۹۹ به اجرایی ناعادلانه درآمد و ما راهی زندان اوین شدیم. بکتاش آبتین بود و کیوان باژن بود و من. وقتی پا به حیاط زندان گذاشتیم، داشتیم سعی میکردیم با شوخیهای دوستانه غربت و رعب ذاتی زندان را که بر جان زندانی میخزد و در آن نفوذ میکند، پس بزنیم؛ پس زدیم. مدتی بعد، از آن سه تن، بکتاش متاسفانه در پی بیتوجهی زندانبانان به بیماریاش که رسم معمول آن دستگاه بهویژه نسبت به جان و سلامت زندانیان سیاسی است، مقتول شد و کیوان، خوشبختانه، چندی پیش بهطور مشروط آزاد.
کانون نویسندگان ایران
نیروهای امنیتی در سنندج دهها تن از شرکتکنندگان در مراسم نوروز این شهر را احضار و بازداشت کردهاند و پنج تن از شرکتکنندگان به نامهای سهراب جلالی شصت ساله، خالو جمال شصت و پنج ساله، دایه بتول هفتاد و پنج ساله، فواد عنایتی سی و پنج ساله و آریانا سلیمی چهارده ساله نیز همان روز و پس از شرکت در مراسم نوروزی پارک کودک شهر سنندج، بازداشت شدهاند.
کانون نویسندگان ایران
جهانی امن و همراه با مسئولیتپذیری و به دور از سوءاستفاده از قدرت برای همه ما جهان بهتری خواهد بود
. بدون تردید، این ابتداییترین حق انسانی یعنی کار در فضایی امن و به دور از قلدری و خشونت و باجگیری جنسی را حق خود میدانیم. به همین منظور تقاضای شفاف خود را از نهادهایی همچون اصناف خانه سینما، سینماگران، منتقدان و مخاطبان اعلام میکنیم
رضا براهنی ( ۱۴۰۱ – ۱۳۱۴ ) شاعر، رماننویس، منتقد، نظریهپرداز ادبی و از اعضای هیئت مؤسس کانون نویسندگان ایران روز جمعه پنجم فروردین ۱۴۰۱ دور از زادگاه خویش، در تورنتوی کانادا درگذشت. او یکی از آخرین بازماندگان نسل دورانساز ادبیات معاصر ایران بود که در دههی چهل خورشیدی بالیدند و آثار گرانقدری از خود به یادگار گذاشتند. اغراق نیست اگر بگوییم که او آغازگر شیوهی نوین نقدنویسی در ادبیات ایران بود. نقدهای او دربارهی شعر مطرحترین شاعران نسلِ بعد از نیما که ابتدا در نشریات ادبی و فرهنگی منتشر میشد و سپس در کتاب «طلا در مس» به چاپ رسید، تأثیر انکار نشدنی در بالندگی شعر نو فارسی داشت. دهها اثر ارزشمند او در حوزهی شعر، نقد ادبی، رمان و آموزش قصه نویسی هماکنون بخشی مهم از گنجینهی ادبیات فارسی است...
اکنون اما در آستانهی بهار و نوروز، شرح درد و رنج از این بیش زیبنده نیست. باشد که نوروز و نسیم بهاری بر جانهای ما همان گونه وزیدن گیرد که بر زمین سرمازده و طبیعت بیجان؛ تا باردیگر همچون سبزه از خاک سر برآریم و، همچون درخت بشکوفیم و، همچون پرندگان خوشآواز، سرود شادمانی و آزادی سر دهیم.
کانون نویسندگان ایران، نوروز را به مردم ایران و همهی کسانی که در هر جای دنیا نوروز را جشن میگیرند، شادباش میگوید و برای آنها سالی سرشار از رفاه، تندرستی، شادمانی، صلح و آزادی آرزو میکند.
کانون نویسندگان ایران
کانون نویسندگان ایران با انتشار گزارشی در این روز از تداوم برخوردهای امنیتی پس از قتل بکتاش آبتین خبر داد. این برخوردها شامل مواردی چون مداخله در اجارهی سالن برای مراسم بزرگداشت آبتین، تماسهای نیروهای امنیتی با خانوادهی آبتین در آستانهی مراسم چهلم و احضار چند تن از آنها به پلیس امنیت، و نیز احضار دو تن از اعضای هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران، اکبر معصومبیگی و آیدا عمیدی، به دادسرای امنیت مقدس بود. در پایان این گزارش آمد است: "کانون نویسندگان ایران بر این دادخواهی که اکنون به خواستی عمومی بدل شده پای میفشارد و خواهان آزادی بی قید و شرط همهی زندانیان سیاسی از جمله دو عضو در بند خود، رضا خندان (مهابادی) و آرش گنجی است."
کانون نویسندگان ایران
این نخستین بار نیست که کانون نویسندگان ایران در مسیر دادخواهی خود با محدودیتهای امنیتی مضاعف و احضار و پروندهسازی روبهرو میشود و به جای عاملان و آمران جنایت تحت فشار قرار میگیرد.
کانون نویسندگان ایران