آدام شاتز، روشنفکر یهودی چپگرا با نگاه به جنگ اسرائیل ـ غزه مینویسد: «فانون معتقد بود که برای سازمان دادن یک جنبش موثر، مبارزان ضداستعمار میبایست بر میل به انتقام فایق آیند و به پرورش آن چه مارتین لوترکینگ، به نقل از راینهولد نِیبور، یک "انضباط روحانی بر ضد تنفر" مینامد، بپردازند.»
وبسایت زمانه
سردبیر «نیوپالیتیکس» که مقالهی حاضر را منتشر کرده است در توضیحی در ابتدای مقاله چنین مینویسد:
«یک روزنامهی مهم لیبرال امریکا از ژیلبر اشکار مقالهای دربارهی جنگ غزه درخواست کرد، اما در نهایت مقالهی پیشنهادی وی را رد کرد و گفت: «برای ما مناسب نیست».»
نقد اقتصاد سیاسی
ما سینماگران افغانستان در حالی که قتل وحشیانه ی این دو هنرمند عزیز و بزرگ را فاجعه ای برای جامعه ی سینماگران می پنداریم، خود را در اندوه دوستان و خانواده های آقای مهرجویی و بانو محمدی فر شریک می دانیم و امیدواریم که نهادهای عدلی و قضایی جمهوری اسلامی ایران هرچه زودتر عاملان این قتل وحشتناک را شناسایی کرده، به عدالت بسپرند.
نکوهش روشهای وحشتناک حماس کار آسانی است. خودم یک بار توسط هوادارانش تعقیب شدم و نزدیک بود با لولههای فلزی زنگزده کتک بخورم. اما حتی اگر نتانیاهو در مأموریت (البته ناممکن) فعلی خود یعنی کشتن همهی اعضای حماس موفق شود، هیچ کمکی به صلح نخواهد کرد. صلح تنها زمانی اتفاق میافتد که میلیونها فلسطینی در نوار غزه، اورشلیم شرقی و کرانهی باختری از کرامت، فرصت و حقوقی انسانی برخوردار شوند که همهی انسانها شایسته آن هستند.
نقد اقتصاد سیاسی
«اگر این گروهها بتوانند افق دیدِ خود را گسترش دهند و دریابند که قرار نیست جمهوری اسلامی با یک دور اعتراضات خیابانی سرنگون شود، حالا که خیابان ساکت است به برنامهریزی برای سازماندهیِ فعالیتهای آینده، تقویت بنیانهای نظری و طراحیِ آلترناتیو روی میآورند. اما اگر با این امید به خیابان آمده باشند که ضربهی آخر را بزنند دچار سرخوردگی میشوند و کارشان ادامه پیدا نمیکند.»
چپِ انترناسیونال ریشه در ارزشهایی دارد که همواره در جانب کودکان میایستد، نه تفنگها. فرقی نمیکند تفنگ چه کسی و کودک چه کسی باشد. چپی که از نظر اخلاقی تزلزلناپذیر است و این تزلزلناپذیری را با یکسان شمردن اشغالگر و اشغالشده اشتباه نمیگیرد. عشق بورز.
نقد اقتصاد سیاسی
پایان سخن را از علی هزاره، فعال اجتماعی افغان، به عاریه می گیرم که در فیسبوک خود نوشته بود: «بیاد محمد رضا سروری و ستاره تاجیک، دو نوجوانی که همراه بودند با معترضین و کشته شدند، چون خونشان رنگینتر نبود از خون تمام نوجوانانی که سرخ کرده سنگفرش های کوچه و خیابانهای ایران را.» او افزوده که «به مهاجرین هموطنم در ایران میگویم، اگر ایران تغییر کند، برای شما هم تغییر میکند و دیگر اسیر حکومت خودکامهایی که شما را چون گوشت سلاخی میبیند، نخواهید بود.»
یاشار جاوید
موضوع اصلی مقالهی حاضر شناخت چالشها و کمبودهای جنبش ژینا یک سال پس از جرقهی آغازین آن است. جنبش کنونی از منظر تاریخی گامی بزرگ در تاریخ طولانی مبارزات دموکراتیک در ایران مدرن و بهطور مشخص بخشی از فرایندی است که با چیرگی ذهنیت انقلابی بر بخشی بزرگی از کنشهای اعتراضی از نیمهی دوم دههی ۱۳۹۰ آغاز شد که دو نقطهی اوج قبلیاش نیز اعتراضات دیماه ۱۳۹۶ و آبانماه ۱۳۹۸ بوده است.
آنها به یک ارزش ابتدائی پای بند ماندند که علیرغم همه تحریکات، از دامن زدن به تشنجات و تخاصمات بین قومی ، زبانی و مذهبی دوری کنند.آنها دریافتند که مبارزه آنها به شدت خونین و دردناک بوده است ولی بهدر نرفته است. آنها در یافتند که ارزش های واقعی مبارزه را نه در ارزش های منجمد شده و دیکته شده دوران گذشته بلکه در رقص زندگی خدانور لجه ای جستجو کنند . آنها هنوز در حرکت اند به این امید که به پله های بالاتری صعود کنند و بطور گسترده ای با زنان آزاد با حقوق برابر در یک صف واحد مبارزه کنند و بتوانند قدرت خود را در سازمان های مستقل خود به نمایش در آورند و اینکه خدانور گونه به تحولات گسترده اجتماعی برسند که در آن بی شناسنامه ها و بیغوله نشینان همه به عدالت اجتماعی برسند. عدالت اجتماعی برای خدانور ها و بسیاری از آنها که به خون غلطیده و فلج شده و یا در بندند هم آزادی است و هم زندگی که برابر است با داشتن شناسنامه، کار و مسکن مناسب و انسانی و نیز بهداشت و آموزش و محیط زیست سالم و پاک و نیز نیازهای ابتدائی دیگر. رفع همه تبعیضات قومی و مذهبی و تامین مشارکت گسترده و دموکراتیک.در ایرانی نا متمرکز که در آن قدرت پخش شده است، هم جزیی جدا ناپذیر از همان آزادی، برابری و عدالت اجتماعی است.
سرمایه داری در ایران: متعارف یا نامتعارف؟ | پرسش و پاسخ با دکتر مهرداد وهابی
تلویزیون جنبش
تلویزیون جنبش