سندیکای کارگران شرکت واحد ضمن ابراز نگرانی برای سلامتی رضا شهابی ، اعلام میدارد تحت فشار گذاشتن این فعال سندیکایی علیرغم مشکلات حاد جسمانی که دارد میتواند خطرات جدی جسمانی جبران ناپذیری برای ایشان داشته باشد که عواقب آن قطعا متوجه عوامل امنیتی وقوه قضائیه میباشد

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه

«فوج خروشان مردم ستم‌دیده‌ از جای‌جای ایران، فریاد همراهی و همدلی با مردم دردمند آبادان سرداده‌اند. اکنون که خشم عمومی از فساد، دزدی، ناکارآمدی، سرکوب و خفقان، امواج هم‌بسته‌ای از اعتراضات مردمی را به دنبال داشته است، از همه‌ی افرادی که در یگان‌های نظامی تبدیل به عامل سرکوب مردم شده‌اند، می‌خواهیم، سلاح‌های خود را زمین گذاشته و به آغوش ملت بازگردند.»


مردم شریف و زحمتکش آبادان ! ما کارگران سندیکای نیشکر هفت تپه، خود را در همدردی و همنوایی مردم آبادان و همه خانواده هایی سهیم می دانیم که با غمی جانفرسا و مصیبت بار هنوز که هنوز است از دوم خرداد تا به این سو، به دنبال عزیزانشان زیر خروارها آوار فروریخته می گردد و هیچ مقام مسئولی نیز پاسخگوی آنان نیست و در این رخداد جگر خراش تنها این مردمان که به کمک و یاری عزیان خود شتافته اند.! ما برانیم غم مردم آبادان، غم ما کارگران هفت تپه هم است. این درد مشترکی ایست که با کنار هم بودن درمان می یابد.

سندیکای کارگران نیشکر هف تپه

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه فراگیری نظام دروغ و سانسور گزارشات مربوط به فرو ریزی برج متروپل و جان باختن عده ای از شهروندان و اعتراضات بحق مردم آبادان و حمایت گسترده مردم درشهرهای مختلف کشور را هم شامل شده و این خبرها قربانی همان سیاست سانسور و تحریف اخبار و پنهانکاری شده است. شاهدیم که در شعارهای مردم معترض هم انزجار از این سناریو سازی های صداوسیما کاملا به چشم میخورد.

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه

آنچه در آبادان بر مردم می‌رود یادآور جنایت‌های سال‌های اخیر چون کشتار مردم در آبان ۹۸ و ساقط کردن هواپیمای مسافربری است. بدیهی است آنانی که همواره چنگ بر جان و مال مردم انداخته‌اند، موفق نخواهند شد با تقلیل عوامل ویرانی‌آفرین به چند تن، فساد سیستماتیک و ستم‌پیشگی خود را انکار کنند‌. سانسور اخبار و تحریف واقعیت جاری که همچون همیشه قرار بود راه را بر درک ابعاد فاجعه ببندد، به مدد مردم عقب رانده شده است و بی‌تردید این موج عظیم دادخواهی که اکنون پدید آمده به جریان پویای دادخواهی‌های پیشین می‌پیوندد.

کانون نویسندگان ایران

تداوم و گسترش اعتراضات مردم درآبادان به دنبال فاجعه ملی فروریختن مجمتع متروپل گسترش اعتراضات در خرمشهر، بندرعباس، بهبهان، شاهین شهر و … همچنین شاهد تظاهرات و اجتماعات اعتراضی در حمایت از مردم آبادان و مخالفت با حکومت جمهوری اسلامی بود. احسان عباسپور فرماندار آبادان امروزازافزایش تعداد جانباختگان متروپل به ۲۴ نفر خبر داد. هنوز از آمار دقیق مفقودشدگان اطلاع دقیقی دردست نیست. استاندار خوزستان دستور داد که «آمار کشته‌ها محرمانه بماند» پیمان جبلی، رئیس صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در جمع دانشجویان دانشگاه شریف گفته است که از وی خواسته‌اند تا پوشش خبری حادثه ساختمان متروپل را به یک یا دو ساعت محدود کنند. رئیس صدا و سیما به فرد یا نهاد خاصی اشاره نکرده است تنها گفته است زمانی که شبکه خبر برای پوشش خبری در محل حادثه حضور یافته بود، این دستور رسید تا کار متوقف شود.روز چهارشنبه سخنگوی سازمان اورژانس ایران احتمال داده است که «۵۰ نفر» هنوز در زیر آوار ساختمان متروپل باقی مانده باشند.


حسن سعیدی از اعضای زندانی سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران وحومه که در بند ۲۰۹ زندان اوین محبوس میباشد از شب گذشته یکم خرداد ماه دست به اعتصاب غذا زده است.
چاره زحمت کشان وحدت وتشکیلات

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه

دریغ ودرد
روایت ها مختلف است.بیش از ۸۰ نفر زیر آوار مانده‌اند. برای ساختمانی که روزنامه‌نگاران آبادانی یکسال پیش نسبت به ریزش آن هشدار داده بودند و توسط صاحب آن تهدید به مرگ شدند. برخی روایت ها حکایت از زیر آواز ماندن تا۱۵۰ نفر را دارد. بنابر آخرین گزارش‌ها، “هفت نفر” کشته و “۲۹ نفر” زخمی شده‌اند و “۱۶ مصدوم” از زیر آوار نجات یافته‌اند.


از آنجایی که وزارت اطلاعات درمبارزه با فساد و جلوگیری از رانت حکومتی بسیار ناتوان است، یکبار دیگر دست به ساخت سریال ها و سناریوهای تکراری و نخ نمایی زده که قبل از این هم برای همگان روشن بوده و هست . با ساخت این کلیپ ها در صدا وسیمای بی مخاطب ، قصد نشان دادن اقتدار و ایجاد رعب و وحشت برای ساکت کردن فعالین و معترضین، با بالا بردن هزینه اعتراض برای مردم را دارد.

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه

کل این یورش سبعانه به سطح معیشت مردم را می‌توان این‌گونه توضیح داد که حکومت برای حفظ نظام اقتصادی ظالمانه‌اش دیگر نمی‌تواند و نمی‌خواهد ارز ترجیحی به تولیدکنندگان کالاهای اساسی بدهد و این امر هیچ معنایی جز تشدید سرسام‌آور گرانی و افزایش لگام‌گسیخته‌ی قیمت‌ها ندارد. در این میان البته روشن است که یکی هم باید تاوان این گرانیِ انسان‌سوز را بدهد و آن هم کسی نیست جز مردمان اعماق، گرسنگان و داغ لعنت خوردگان.

کانون نویسندگان ایران