اکنون دو گروه از مردان تهران و زاهدان و نیز مکی به رهبری حافظ اسمعیل ملازهی داماد و نماینده مولوی عبدالحمید به نحوی در کشمکش و رقابت اند که به منابع شغلی و طبعا مادی و ارتباطی بیشتری دست پیدا کنند. اما واقعیت این است که منطقه همچنان امنیتی تلقی شده و فیلتر دستگاه امنیتی تعیین خواهد کرد که چه کسانی و کجا به موقعیت های کم اهمیت دست بیابند و در همان حال این دستگاه مخوف از شکافی که بین آنها در حال رشد بوده بهره برداری کند، بدون آنکه پایه سرطوایف را که در دور و بر خود بسیج مسلح دارند قربانی نماید.


من تعداد قابل توجهی از این مطالبه گران را از نزدیک میـشناسنم و دوستی با آنها را هنوز ارج می گذارم و می دانم آنها عمدتا افرادی خوش نیت و خیرخواه اند. و اساسا می خواهند با نوعی امید و خوشبینی در شب تاریک نقب بزنند ولی نگرش غیر انتقادی آنها به ساختار قدرت موجود تنها به تداوم وضع موجود و مشروعیت دهی همین اقتدارگرائی کمک می کند. و سر انجام اعتبار مطالبه گری خوب و مطالبه گران خوب را هم به شدت بزیر سؤال خواهد برد.


پخشان عزیزی روز ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ در تهران بازداشت شد و در بند ۲۰۹ زندان اوین تحت بازجویی قرار گرفت و پس از آن به بند زنان این زندان انتقال یافت. او در زمستان همان سال، در شعبه‌ی ۵ بازپرسی دادسرای امنیت اوین به «بغی از طریق عضویت در گروه‌های مخالف‌نظام» متهم شد که در «قانون مجازات اسلامی» این اتهام به معنای «قیام مسلحانه علیه حکومت اسلامی» عنوان شده است.


بامداد شاعر به‌تحقیق تجسم و نماد روشنفکری مستقل، آزادی‌خواه و برابری‌جو بود که دشواری وظیفه را در پای‌بندی به آرمان‌های بلند انسانی و مبارزه با تمامی اشکال حصر و حذف و سانسور می‌جست. او از اعضای دیرین و متعهد کانون نویسندگان ایران بود و در این راستا با آغاز دومین دوره فعالیت کانون در سال ۱۳۵۸ به عضویت در هیئت دبیران وقت برگزیده شد و از هیچ کوششی در راه اعتلای آرمان‌های کانون نویسندگان و صیانت از منشور و اساس‌نامه‌ی آن در برابر تقلیل و ابتذال فروگذار نکرد.

کانون نویسندگان ایران

غفار حسینی نویسنده، مترجم و استاد دانشگاه، یکی از امضاکنندگان بیانیه‌ی "ما نویسنده‌ایم" معروف به متن ۱۳۴ نویسنده، و یکی از مسافران "اتوبوس ارمنستان" بود. احمد میرعلایی مترجم آثار نویسندگان برجسته جهانی بود. او بیانیه اعتراض به بازداشت سعیدی سیرجانی و سپس بیانیه‌ی "ما نویسنده‌ایم" را امضا کرده بود.

کانون نویسندگان ایران

پخشان عزیزی، روزنامه‌نگار و مددکار اجتماعی، که پس از نزدیک به یک‌سال بازداشت در زندان اوین به «بغی» متهم شده، از برقراری تماس تلفنی و برخورداری از حق ملاقات حضوری محروم شده است. صلاح‌الدین خلج اسدی، روزنامه‌نگار، در دادگاه تجدیدنظر استان مرکزی به اتهام «اهانت به مأمور دولت» به تحمل ۴۰ ضربه شلاق محکوم شد.

کانون نویسندگان ایران

درس‌های دوران بین دو ‌جنگ روشن است: اپوزیسیون قدرتمند، متحد و متعهد به اصول دموکراتیک در مبارزه با افراط‌گرایی نقش بسیار مهمی دارد. اگر آنها موفق شوند خدمات پایه و نهادهایی کارآمد به مردم ارائه کنند، «اجتماع ملی» خلع سلاح خواهد شد و حاصلی بیش از ناامیدی و خشم نخواهد داشت.


در این مورد، پای استعمارزدایی در میان است، و قرنی که گذشت به ما نشان داده واقعیت پسااستعماری همیشه وضعیت استعماری را بهتر نمی‌کند. تنها عاملیت فلسطینی‌هاست که می‌تواند ما را به مسیر درست هدایت کند. من معتقدم، دیر یا زود، ترکیب انفجاری این نشانه‌ها به نابودی پروژه صهیونیستی در فلسطین منتهی خواهد شد. وقتی این اتفاق بیفتد، باید امیدوار باشیم که یک جنبش رهایی‌بخش مستحکم وجود داشته باشد تا خلأ به وجود آمده را پر کند. در دهه‌های پیش رو، شهرک‌نشینان باید از این رویکرد دست بکشند و نشان دهند حاضرند به عنوان شهروندانی برابر با فلسطینی‌ها در فلسطینی استعمارزدوده و ازبندرسته زندگی کنند.

«تز یازدهم»

حکومت اسلامی در هراس از پیشروی جنبش مردم، برتوحش بیشتری دامن می زند! ما نهاد های چپ و دموکراتیک مدافعان آزادی، دمکراسی و عدالت اجتماعی از همگان،ازافکار عمومی آزادیخواه، فعالین اجتماعی ،سیاسی ،فعالین و مدافعان حقوق کارگران ،همه تشکل های کارگری ،همه نهاد ها و سازمان های آزادیخواه ،نهاد های مدافع حقوق بشر،فعالین حقوق زنان و تشکل های فمنیستی مدافع حقوق زنان ،از أحزاب و سازمان های سیاسی و چپ ،اتحادیه های کارگری تقاضا می کنیم ،این اقدام غیر انسانی و فاشیستی حکومت را محکوم نمایند وبرای نجات جان شریفه محمدی مسئولانه و پیگیر تلاش کنند.ما از همگان تقاضا می کنیم، از هیچ اقدامی تا رهائی این زن مبارز فروگذار نکنند.

هیئت هماهنگی نهاد های چپ و دموکراتیک

تردیدی نیست که این دوره رکود نیز خواهد گذشت. اما فراموش نکنیم بخش بزرگی از آسیب دیدگان دی ۹۶، آبان ۹۸ از بلوچستان تا تهران و کردستان و دیگر نقاط ایران، به حسن روحانی رای داده بودند که دولت اعتدالی و اصلاحی بود و در سال ۱۴۰۱ نیز این تجربه تلخ و سنگین در دولت موسوم به اصولگرایان هم تکرار شد. به گمان ما «انتخابات» زمین بازی فعالان صنفی و مدنی نیست. می‌بایست با «خود انتقادی» و در عین حال حفظ امید، برای فرداهای روشن‌ خود را آماده کنیم.