«اگر این گروهها بتوانند افق دیدِ خود را گسترش دهند و دریابند که قرار نیست جمهوری اسلامی با یک دور اعتراضات خیابانی سرنگون شود، حالا که خیابان ساکت است به برنامهریزی برای سازماندهیِ فعالیتهای آینده، تقویت بنیانهای نظری و طراحیِ آلترناتیو روی میآورند. اما اگر با این امید به خیابان آمده باشند که ضربهی آخر را بزنند دچار سرخوردگی میشوند و کارشان ادامه پیدا نمیکند.»
چپِ انترناسیونال ریشه در ارزشهایی دارد که همواره در جانب کودکان میایستد، نه تفنگها. فرقی نمیکند تفنگ چه کسی و کودک چه کسی باشد. چپی که از نظر اخلاقی تزلزلناپذیر است و این تزلزلناپذیری را با یکسان شمردن اشغالگر و اشغالشده اشتباه نمیگیرد. عشق بورز.
نقد اقتصاد سیاسی
پایان سخن را از علی هزاره، فعال اجتماعی افغان، به عاریه می گیرم که در فیسبوک خود نوشته بود: «بیاد محمد رضا سروری و ستاره تاجیک، دو نوجوانی که همراه بودند با معترضین و کشته شدند، چون خونشان رنگینتر نبود از خون تمام نوجوانانی که سرخ کرده سنگفرش های کوچه و خیابانهای ایران را.» او افزوده که «به مهاجرین هموطنم در ایران میگویم، اگر ایران تغییر کند، برای شما هم تغییر میکند و دیگر اسیر حکومت خودکامهایی که شما را چون گوشت سلاخی میبیند، نخواهید بود.»
یاشار جاوید
موضوع اصلی مقالهی حاضر شناخت چالشها و کمبودهای جنبش ژینا یک سال پس از جرقهی آغازین آن است. جنبش کنونی از منظر تاریخی گامی بزرگ در تاریخ طولانی مبارزات دموکراتیک در ایران مدرن و بهطور مشخص بخشی از فرایندی است که با چیرگی ذهنیت انقلابی بر بخشی بزرگی از کنشهای اعتراضی از نیمهی دوم دههی ۱۳۹۰ آغاز شد که دو نقطهی اوج قبلیاش نیز اعتراضات دیماه ۱۳۹۶ و آبانماه ۱۳۹۸ بوده است.
آنها به یک ارزش ابتدائی پای بند ماندند که علیرغم همه تحریکات، از دامن زدن به تشنجات و تخاصمات بین قومی ، زبانی و مذهبی دوری کنند.آنها دریافتند که مبارزه آنها به شدت خونین و دردناک بوده است ولی بهدر نرفته است. آنها در یافتند که ارزش های واقعی مبارزه را نه در ارزش های منجمد شده و دیکته شده دوران گذشته بلکه در رقص زندگی خدانور لجه ای جستجو کنند . آنها هنوز در حرکت اند به این امید که به پله های بالاتری صعود کنند و بطور گسترده ای با زنان آزاد با حقوق برابر در یک صف واحد مبارزه کنند و بتوانند قدرت خود را در سازمان های مستقل خود به نمایش در آورند و اینکه خدانور گونه به تحولات گسترده اجتماعی برسند که در آن بی شناسنامه ها و بیغوله نشینان همه به عدالت اجتماعی برسند. عدالت اجتماعی برای خدانور ها و بسیاری از آنها که به خون غلطیده و فلج شده و یا در بندند هم آزادی است و هم زندگی که برابر است با داشتن شناسنامه، کار و مسکن مناسب و انسانی و نیز بهداشت و آموزش و محیط زیست سالم و پاک و نیز نیازهای ابتدائی دیگر. رفع همه تبعیضات قومی و مذهبی و تامین مشارکت گسترده و دموکراتیک.در ایرانی نا متمرکز که در آن قدرت پخش شده است، هم جزیی جدا ناپذیر از همان آزادی، برابری و عدالت اجتماعی است.
سرمایه داری در ایران: متعارف یا نامتعارف؟ | پرسش و پاسخ با دکتر مهرداد وهابی
تلویزیون جنبش
تلویزیون جنبش
نیروهای ترقیخواه و خواهان دموکراسی، سکولاریسم ، برابری و عدالت اجتماعی و رفع هرگونه تبعیض مذهبی، قومی و جنسیتی، قاعدتآ می توانند درهمیاری با جنبش انقلابی سراسری به سازماندهی مستقل و وسیع خود روی بیاورند و تشکلات سیاسی و مدنی خود را ایجاد کنند. با وجود حفظ دید مستقل و کاملا انتقادی نسبت به نهاد های مکی و نیروهی مذهبی دیگر، وظیفه اساسی این است که نوک تیز حمله روی رژیم جمهوری اسلامی باشد تا امکان بهره گیری رژیم از شرایط به حد اقل برسد. سازماندهی و تشکیلات مستقل در این منطقه بیش از پیش اهمیت پیدا کرده است، چون که در این شرایط رژیم با سیاست های فاشیستی خود اقتدار خود را به شدت از دست داده است و با کنترل موضعی و جزیره گونه اش با شدت بیشتر به ابزار سرکوب روی آورده است.
در سيل مرداد امسال بلوچستان دستكم ۱۴ جوان سوختبر بلوچ جان خود را از دست دادند!
تركتحصيل يكي از عمدهترين عوامل روي آوردن بسياري از جوانان بلوچ به شغل سوختبري است. معمولا جواناني كه در تهيه مخارج زندگيشان با بنبست مواجه ميشوند، تركتحصيل نموده و به شغلهاي پرخطر و پرريسك روي ميآورند. در مناطق سرباز و راسك؛ منطقهاي كه حادثه تلخ «سيل پيركور» آنجا به وقوع پيوست، بالغ بر ۴۰درصد معلمان، «سربازمعلم» و از نيروهاي «خريدخدمات» هستند.
روزنامه اعتماد
چهگونه اسناد از طبقهبندی خارج شدهی بریتانیا جنبهی کمتر شناختهشدهای از کودتای مشترک سیا و ام آی سیکس را روشن میکند. – مقامات بریتانیایی قصد دارند در ایران به «کودتایی ضد کمونیستی» دست بزنند تا «دیکتاتوری» را بر سر کار آورند که منافع نفتی بریتانیا را پیش ببرد. – دولتهای بریتانیا و ایالات متحده از نیروهای اسلامگرا حمایت کردند تا آشوب بهپا کنند و حتی در نظر داشتند پس از کودتا به آیتالله کاشانی در مقام رهبری وابسته اختیارات لازم را بدهند.
نقد اقتصاد سیاسی
در مجموع تمام احتمالات بدی که مصدق میتوانست تصور کند، رخ داد و کودتا را نه شاه و دربار و ارتش که دولت محافظهکار چرچیل و آیزنهاور طراحی کردند و هرگونه عاملیتی بخشیدن به شاه و عوامل داخلی کودتا که اصلاحطلبان حکومتی یا سلطنتطلبان انجام میدهند، از اساس غلط است و تجربهی محافظهکاران آمریکا برای کودتا در سایر کشورها و بالاخص آمریکای جنوبی خود مؤید این قضیه است. اما ما باید یادمان باشد که مصدق در زمانی بحث از ملیسازی نفت کرد چنین پرسشی در کشورهای مستعمره و نیمهمستعمره بهندرت طرح میشد
نقد اقتصاد سیاسی