اینها بخشی از مطالباتی است که همین امروز نیز در تجمعات خیابانی تکرار میشوند. این مطالبات نه در مناظرههای اخیر نامزدهای ریاستجمهوری مطرح شدهاند و نه مورد اهتمام دولتهای پیشین اصولگرا و اصلاحطلب بوده است. ضمن این که نامزدهای انتخابات اخیر در دهههای گذشته نیز در مناصب بالای تصمیمگیری بوده و بخش مهمی از مشکلات و مسایل مردم و معلمان متوجه برنامهها و سیاستهای آنهاست. با این تفاسیر انتخابات در این ساختار برای شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران موضوعیتی ندارد و ما مطالبات خود را از طریق تلاش برای تشکلیابی مستقل و تقویت نهادهای مردمی دنبال خواهیم کرد.
آمار عجیب اجساد مجهولالهویه در تهران؛۹۴۲ جسد در سال ۱۴۰۲!
تازهترین آمار رسمی از خط فقر در ایران
مرکز پژوهشهای مجلس:
تنها در سال ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۶ نرخ فقر کاهش یافت/ جمعیت فقرا در یک دهه ۱۱ میلیون نفر بیشتر شد
۲۰ تا ۲۴سانتیمتر فرونشست سالانه زمین در تهران
میانگین سن فوتشدگان در سال ۱۴۰۳: در کشور برابر با ۶۶.۲ سال، گیلان ۷۱.۳ سال، سیستان و بلوچستان ۵۰.۷ سال
افزایش مهاجرت پزشکان از ایران؛ «هجمهٔ رسانهای» یا واقعیت؟
در این گفتار به دو گرایش نظری نسبتاً نافذ در چپ متمرکز میشوم که اتفاقاً در سالهای اخیر بهکرات نظراتشان را طرح کردهاند و بر گفتارهایی از آنان تمرکز میکنم که در مجموعهای از سخنرانیها ارائه شده است. گرایش نخست، پروژهی «نقد اقتصاد سیاسی» مارکس را کنار گذاشته و تلاش کرده است عمدتاً در چارچوب سایر نظریهها و گرایشهای نظریْ واقعیتهای جامعهی امروز ایران را تبیین کند. گرایش دوم، «نقد اقتصاد سیاسی» مارکسی را کموبیش مسکوت میگذارد و تلاش میکند عملاً به اتکای انواع ایدههای متفکرانی اغلب غیرمارکسی یا «پسا»مارکسیستی و پساساختارگرا وضعیت کنونی را تحلیل کند. در چارچوب سلسلهگفتارهای ارائه شده تلاش میکنم دو دیدگاه را نقد کنم: دیدگاه مهرداد وهابی، بهعنوان یکی از نمایندگان گرایش نخست، و دیدگاه مراد فرهادپور، بهعنوان چهرهی شاخص گرایش دوم.[۴]
نقد اقتصاد سیاسی
اسماعیل قنواتی
طرح از بهزاد شیشهگران
ردّ چنین نگرشهای نژادگرایانهای نه تنها یک امر اخلاقی و شرافتمندانه است، بلکه یک ضرورت عملی برای ارتقای صلح، عدالت و کرامت انسانی است. به رسمیت شناختن حقوق انسانی همهی مردم، صرفنظر از ملیت، نژاد، جنسیت و سایر گوناگونیها برای ساختن دنیایی مهربانتر و عادلانهتر ضروری است. باید درک کرد مردم در همه جای جهان از جمله مردم فلسطین، نباید همسان با حاکمان در نظر گرفته شوند. همانطور که مردم ایران همسان با حاکمیت در ایران نیستند.
نقد اقتصاد سیاسی
اگر بخواهیم پیشنهادی ایجابی طرح کنیم، بهترین کار ترویج شرایط حداقلی برای حل و فصل مناقشه است. به زغم من صادقانه نیست که از راه حل یک ـ کشوری در شرایط فعلی دفاع کنیم ، بدون بیان اینکه این راه حل مستلزم یک انقلاب سوسیالیستی است که آن هم قریب الوقوع نیست، چه رسد به راه حل دو ـ کشوری، که یک توهم و فریب است. برای ارائه یک پیشنهاد ایجابی ، پیامی که باید مننتقل کنیم، پیام یک برنامه حداقلی است: ما خواستار حقوق برابر برای همگان، در سطح فردی و ملی هستیم و همچنین خواستار حق بازگشت به سرزمین مادری برای آوارگان فلسطینی هستیم
موضوع آمارهای نقل شده در این بخش:
۴۹ درصد از جمعیت ایران بر روی فرونشست و مجاور آن سکونت دارد
آماری تکان دهنده از رشد نرخ فقر در کشور / ۵۰ درصد به فقرا اضافه شد
مرگ ۱۱۰۰ بیمار تالاسمی به دلیل نبود دارو
آیا رکورد ۸۰ ساله نرخ تورم در ایران شکست؟
فقط ۷ تا ۸ فروند هواپیماهای سالم در کشور داریم
مرکز پژوهشهای مجلس: کالری مصرفی نیمی از ایرانیان کمتر از حد استاندارد است
«بیش از دو هزار کارگر» در حوادث محیط کار در سال ۱۴۰۲ جان باختند
واردات ایران از عراق در سال ۱۴۰۲ سه برابر شد
۲۰ میلیون حاشیهنشین در ایران/دولت مقصر اصلی افزایش فقر در کشور
همه شواهد و قرائن نشان می دهند که جمهوری اسلامی در سراشیب زوال و حتی فروپاشی افتاده است. با استفاده از کلمه "فروپاشی" نمی خواهم در باره چگونگی پایان کار این رژیم جهنمی پیشگوئی کنم ؛ پایان کار آن می تواند اشکال مختلف و حتی غافگیرکننده ای داشته باشد که پیشگوئی در بارۀ آنها کار غیب گویانی است که من در جرگه آنها نیستم. اما هم اکنون روشن است که زوال جمهوری اسلامی گریزناپذیر است و وجود منحوس آن مدت زیادی نمی تواند دوام بیاورد. در این نوشته (که در چند بخش منتشر خواهد شد) من سعی می کنم دلائل این ارزیابی ام را توضیح بدهم.
طبق آماری که ما در شورای هماهنگی به آن رسیدهایم، در فاصله ۱۴۰۱ تا پایان ۱۴۰۲، دست کم ۸۰ معلم از رتبهبندی محروم شدهاند. ۱۳ نفر از معلمان اخراج و یا بازخرید شدهاند. ۲۳ نفر منفصل از خدمت هستند. ۳۲ معلم دچار تقلیل گروه شدهاند. ۳۰ نفر بازنشستگی اجباری دریافت کردهاند. ۶۱ معلم دارای پرونده باز قضایی هستند. ۱۰ نفر با پابند الکترونیک از زندان آزاد شدهاند و تعدادی از اعضای ارشد کانونهای صنفی همچون رسول بداقی، عزیر قاسمزاده و محمود ملاکی هنوز در زندانند. نکته مهم اینکه همه این افراد از فعالان صنفی و اعضای تشکلهای صنفی معلمان هستند و در نتیجه فعالیت صنفی خود با محکومیتهای قضایی و اداری مواجه شدهاند.
ما در برهههای مختلفی این برخوردها را با شدت و ضعفهایی تجربه کردیم و مجددا به میدان بازگشتهایم. ، جنبش صنفی معلمان اکنون باید در مرحله بازسازی خود قرار بگیرد تا بتواند با گذر از دوران سرکوب، تجدید قوای بدنه، قدرتیابی تشکلهای صنفی و ایجاد یک روایت بزرگ به دوران اوج خود بازگردد.
منبع :اخبار روز
درگیری میان دو رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی و اسرائیل که هر یک در قلمروی خود به سرکوب و کشتار دست میزند، همچون هر جنگ دیگری بیش و پیش از همه به ستمدیدگان و محرومان ضربههای اساسی خواهد زد و وظیفهی همهی آزادیخواهان مخالفت با جنگ و هر دو رژیم جنگطلب و تمام پشتیبانان آنها است. این واقعیت را نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی چند ساعت پیش از حمله به اسرائیل با تشدید دوبارهی جنگ گسترده علیه زنان تسلیمناپذیر ایران و دستگیری صدها تن با استفاده از شوک الکتریکی و ضربوجرح گستردهی مردم بهروشنی بهنمایش گذاشتند.